Wednesday, August 5, 2009

آنفلونزای پرندگان



اصطلاح آنفلونزا به اپيدمي‌هاي حاد و با انتشار سريع تب نزله‌اي در انسان‌ها اطلاق مي‌شود كه توسط ويروس‌هاي موجود در خانواده اورتوميكسويريده ايجاد مي‌شوند. «اورتو ميكسو ويروس‌ها» عامل ايجاد كننده تعداد عمده‌اي از بيماري‌ها و عفونت‌هاي بخش فوقاني سيستم تنفسي انسان‌ها، اسب‌ها، خوك‌هاي اهلي و گونه‌هاي مختلف پرنده‌ها هستند و به صورت تك‌گير راسوها و پستانداران دریایی را مبتلا مي‌كنند. عفونت‌هاي ايجاد شده در پرنده‌هاي اهلي از عفونت‌هاي بدون علايم باليني تا بيماري تنفسي. كاهش شديد توليد و بيماري سيستميك شديد همراه با 100% مرگ و مير متفاوت مي‌باشد. ارگان OIE بيماري فوق حاد AI را در ليست A خود قرار داده است. ليست A  شامل بيماري‌هاي قابل انتقالي است كه پتانسيل جدي شدن بيماري و انتشار سريع آن عليرغم وجود مرزهاي ملي بين كشورها وجود دارد و بيماري از لحاظ اجتماعي ـ اقتصادي و سلامت  عمومي جامعه، تجارت بين‌المللي حيوانات و محصولات وابسته به آن اهميت بالايي دارد. ضررهاي اقتصادي ناشي از ويروس‌هاي آنفلونزاي پرنده‌ها بسته به سويه ويروس، گونه پرنده درگير، تعداد فارم‌هاي آلوده، روش‌هاي كنترلي مورد استفاده و سرعت اتخاذ استراتژي كنترلي و ريشه كني متفاوت مي‌باشد.

ضررهاي مستقيم ناشي از شيوع فوق حاد AI شامل حذف گله‌ها ، آماده سازي سالن‌ها، شيوع و مرگ و مير بالاي بيماري، هزينه‌هاي مربوط به قرنطينه و پايش بيماري و غرامتي است كه بابت حذف پرنده‌ها پرداخت مي‌شود.

آنفلونزاي با حدت پايين (MP) در صورت همراه شدن با عفونت‌هاي ثانويه با كتريايي و ويروس‌هاي بيماريزا ضررهاي اقتصادي قابل توجهي را به توليد كنندگان اردك و بوقلمون وارد مي‌كند، پرنده‌هاي درگير تحت برنامه كنترلي مشخصي وارد بازار مصرف مي‌شوند از اينرو ضررهاي اقتصادي وارده در مقايسه با آنفلونزاي فوق حاد(HP) پايين‌تر مي‌باشد.

ويروس‌هاي آنفلونزا نيازمند سازگاري با ميزبان‌هاي خود هستند و انتقال ويروس بين اعضاي همان گونه يا بين گونه‌هاي نزديك بهم اتفاق مي‌افتد. در موارد نادري ويروس‌هاي AI به انسان منتقل مي‌شوند، اين انتقال بدو طريق انجام مي‌شود: 1) انتقال ژنوم كامل ويروس AI  2) انتقال بخش‌هايي از ژنوم ويروس AI .

انتقال ويروس‌ آنفلونزاي خوك‌ها به انسان‌ها بيشتر از آنفلونزاي پرنده‌ها گزارش شده است. اين اختلاف ممكن است از تفاوت موجود در رسپتوهاي سلولي سطح اپي تليوم مجاري تنفسي ناشي شده باشد. ويروس‌هاي AI ترجيحاً تمايل اتصال به N ـ استيل نورا مينيك اسيد ـ (3و2) α گالاكتوز موجود بر روي رسپتورهاي سيالو اليگوساكاريدي دارند در حاليكه ويروس‌هاي آنفلونزاي خوك‌ها تمايل اتصال به N ـ استيل نورا مينيك اسيد ـ (6و2) α گالاكتوز موجود بر روي رسپتورهاي سيالو اليگوساكاريدي دارند. اپي تليوم تنفسي پرنده‌ها بيشتر رسپتورهاي نوع نوع (3و2) α  را داشته و اپي‌تليوم تنفسي انسان‌ها رسپتور نوع (6و2) α ‌و خوك‌ها مخلوطي از هر دو نوع (3و2) α  و (6و2) α را دارند.

آزمايشهاي انجام گرفته بر روي ويروس H5N1 جدا شده از همه‌گيري هنگ كنگ در سال 1997 معلوم ساخت كه اين ويروس‌ها در مقايسه با ديگر ويروس‌هاي HP پتانسيل بيشتري در انتقال بين پرنده‌ها و پستانداران دارند.

مرغابي‌هاي وحشي و ديگر پرنده‌هاي آبزي مخازن اوليه ژن‌هاي انواع مختلف ويروس‌هاي آنفلونزا هستند.

ترادف نوكلئوتيدي ويروس‌هاي آنفلونزاي مربوط به پاندمي‌هاي انساني (H2N2) 1957 و (H3N2) 1968نشان داد كه ويروس‌هاي فوق به ترتيب از بازآرايي سه ژن (PB1 و NA و HA)  و دو ژن (PB1 و HA) ويروس AI با پنج وشش ژن ويروس آنفلونزاي انساني حاصل شده‌اند.

خوك‌ها بعنوان ميزبان واسط1 عمل نموده، توسط ويروس‌هاي آنفلونزاي پرنده‌ها و پستانداران آلوده شده و سويه‌هاي جديد بازآرايي شده ايجاد مي‌شوند كه توانايي آلوده نمودن انسان‌ها و ديگر پستانداران را دارند.

تاريخچه

در تاريخچه آنفلونزاي پرندگان (AI) سه دوره زماني مشاهده مي‌شود: 1) گزارش‌هاي اوليه در مورد آنفلونزاي فوق حاد (HP) پرنده‌ها 2) شناسايي بيماري AI با شدت كمتر (MP) در پرنده‌ها 3) شناسايي پرندگان وحشي بدون علايم باليني بعنوان مخازن ويروس AI.

Perroncito اولين بار از ايتاليا، آنفلونزاي فوق حاد (HP) پرنده‌ها را گزارش نمود. واگيري شديد آنفلونزاي فوق حاد (HP) در سال 1894 در شمال ايتاليا ديده شد و از طريق ماكيان به شرق اتريش، آلمان، بلژيك و فرانسه گسترش پيدا كرد.

وقوع آنفلونزاي فوق حاد (HP) پرنده‌ها در آمريكا در سال‌هاي 1929 و 25ـ1924   گزارش شده است.

واگيري آنفلونزاي فوق حاد پرنده‌ها ما بين سال‌هاي 1901 و اواسط 1950 در اثر جدايه‌هايی بود كه امروزه بصورت تحت تيپ‌هاي H7N1  و H7N7 شناخته مي‌شوند. H5N9 در سال 1959 در ماكيان اسكاتلند و H5N3 سال 1969 در چلچله‌هاي دريايي3 (sterna hirunda) آفريقاي جنوبي فرم فوق حاد (HP) آنفلونزا را ايجاد نمودند و اين توهم ايجاد شد كه همه تحت تيپ‌هاي H5 و H7 بسيار بيماريزا (HP) هستند.

بين سالهاي 2000ـ 1955 ميلادي 19 واگيري آنفلونزاي فوق حاد در پرنده‌هاي اهلي (عمدتاً ماكيان و بوقلمون‌ها) و يك واگيري آنفلونزاي فوق حاد در پرنده‌هاي وحشي مشاهده شد.

اشكال خفيف‌تر بيماري AI در اواسط قرن بيستم مشاهده شده است. امروزه اين نوع ويروس‌هاي AI،ويروس‌هاي بدون بيماريزايي بالا (non.H.P)‌1 و يا ويروس‌هاي با بيماريزايي خفيف (MP)‌2 ناميده مي‌شوند.

ويروس‌هاي AI از پرندگان وحشي بدون علايم باليني نيز جدا شده‌اند و پايش‌هاي سرولوژيكي مرغابي‌هاي مهاجر بيانگر آلودگي آنها با ويروس‌هاي AI مي‌باشد. پايش‌هاي وسيع انجام شده بيانگر اين است كه پرندگان وحشي سالم بخصوص راسته‌هاي Anserifomes و charadriforms مخازن بدون  علايم باليني ويروس AI هستند.

بجز موارد معدودي، ويروس‌هاي AI جدا شده از پرندگان وحشي در پرنده‌هاي اهلي بيماريزايي خفيفي (MP) داشته‌اند.

سبب شناسي

ويروس‌هاي آنفلونزاي پرندگان در خانواده اورتو ميكسوويريده‌1 و جنس ويروس آنفلونزاي  A قرار دارند. ويروس‌ها گرد تا چند شكلي بوده و به فرم رشته‌اي نيز ديده مي‌شوند. ويريون‌ها 120ـ 80 نانومتر بوده و سطح شان با دو نوع برجستگي گليكوپروتئيني (به اندازه‌هاي 14ـ10 و 6ـ4 نانومتر) پوشيده شده است، هماگلوتينين بصورت ترايمرهاي استوانه‌اي شكل و نورا مينيداز بصورت تترامرهاي قارچي شكل مشاهده مي‌شوند.

نوكلئوكپسيد ويروس 6 وجهي2 مي‌باشد و ژنوم ويروسي از 8 بخش منفرد RNA سنس منفي كه ساخت 10 پروتئين ويروسي را كد مي‌كنند، تشكيل شده است.  8 عدد پروتئين‌ (PA و PB2 و PB1 و M2 و M1 و NP و NA و HA) درساخت ويروس بكار رفته و 2 تا از پروتئين‌هاي غير ساختاري (NS1 و NS2 ) در سيتوپلاسم سلول ميزبان قرار مي‌گيرند. NS2 به ميزان كمي در ساختار ويريون‌ها شركت دارد.

ويريون‌هاي آنفلونزا از 1ـ 8/0 درصد  RNA ، 8% ـ 5 كربوهيدرات 20% ليپيد و 70% پروتئين تشكيل شده‌اند. ليپيدها بيشتر بصورت فسفوليپيد بوده، در غشاي ويروس قرار داشته و از سلول ميزبان اخذ شده‌اند.

تكثير ويروس

بطور خلاصه HA ويروس‌هاي  AI   بطرف رسپتورهاي سلول‌هاي ميزبان كه داراي اسيد سياليك اتصالي به گليكو پروتئين هستند. جذب مي‌شوند و بواسطه رسپتوها  اندوسيتوز ويروس انجام مي‌شود. در داخل اندوزوم‌ها فيوژن غشاي ويروس با غشاي اندوزوم از طريق HA انجام مي‌شود كه فيوژن انجام شده به PH پايين بستگي دارد.

شكستن HA به HA1 و HA2 مرحله‌اي اساسي جهت انجام فيوژن و پيشرفت عفونت ويروسي مي‌باشد. نوكلئوكپسيدهاي ويروسي به هسته سلول‌هاي ميزبان منتقل شده و RNA هاي ويروسي توسط كمپلكس‌هاي رونوشت برداري ويروس ساخته مي‌شوند و جهت ترجمه به پروتئين‌هاي PB2 و PB1 ، NA و HA و PA به سيتوپلاسم انتقال داده مي‌شوند. رونوشت برداري mRNA بوسيله فعاليت اندونوكلئازي PB2 ويروسي شروع مي‌شود.

mRNA هاي مربوط به M و NS دو تكه شده و هر كدام به دو تا mRNA تبديل مي‌شوند كه به پروتئين‌هاي NS1 ، NS2 ، M1 و M2 ترجمه مي‌شوند. پروتئين‌هاي HA و NA در شبكه اندوپلاسميك خشن گليكوليزه شده و در گلژي‌ها trim مي‌شوند و به منظور جوانه زدن از غشاي پلاسمايي به سطح سلول منتقل مي‌شوند.

حساسيت به مواد فيزيكي و شيميايي:

ويروس‌هاي آنفلونزا در برابر شرايط محيطي ناپايدار مي‌باشند. عوامل فيزيكي نظير گرما، PH بالا، خشكي و شرايط غير ايزوتونيك موجب از بين رفتن ويروس‌هاي آنفلونزاي پرنده‌ها (AI) مي‌شوند. ليپيدي بودن غشاي ويروس‌هاي AI موجب مي‌شود كه حلال‌هاي آلي نظير سديم دزوكسي‌كلات‌1 سديم دو دسيل سولفيت  ويروس2 را از بين ببرند. آلدئيدها (فرمالدئيد ، گلوتارآلدئيد) بتا پروپيورنولاكتون (BPL) و اتيلن آمين دوتايي حتي در حضور مواد آلي ويروس‌هاي AI را از بين مي‌برند در صورت برطرف كردن مواد آلي ضد عفوني‌كننده‌هايي نظير فنل‌ها، يون‌هاي آمونيوم چهارتايي، اكسيدكننده‌ها (هيپوكلريت سديم، اسيدهاي رقيق و هيدروكسيل آمين نيز ويروس‌هاي AI را از بين مي‌برند.

محلول‌هاي پروتئيني موجب پايداري نسبي ويروس‌هاي آنفلونزا  مي‌شوند و ذخيره‌سازي طولاني مدت ويروس آنفلونزا در دماي 70ـ درجه سانتي‌گراد و يا به فرم لئوفيليزه صورت مي‌گيرد.

عليرغم غير فعال شدن ويروس‌هاي AI در اثر فرمالين، اتيلن آمين دوتايي و بتاپروپيونولاكتون، فعاليتهاي HA و NA ويروس حفظ مي‌شود و اين تركيبات براي غيرفعال نمودن ويروس‌هاي AI در طي ساخت واكسن استفاده مي‌شوند.

دترجنت‌ها و ضدعفوني كننده‌هاي معمولي نظير فنل‌ها، تركيبات آمونيوم چهارتايي و هيپوكلريت سديم ويروس‌هاي AI را از بين مي‌برند.

مواد آلي نظير ترشحات بيني و مدفوع پرنده‌ها مقاومت ويروس‌هاي AI در برابر عوامل فيزيكي و شيميايي را افزايش مي‌دهند. رطوبت و سرما نيز ماندگاري ويروس را در محيط بيرون افزايش مي‌دهند.

ويروس AI در فصل زمستان و در مدفوع مايع بمدت 105 روز در مدفوع و دماي cْ 4 بمدت 35ـ30 روز و دماي cْ20 بمدت 7 روز زنده مي‌ماند.

در مرغداري‌هاي مبتلا به بيماري AI، جهت از بين بردن و حذف كامل ويروس، سالن‌ها بمدت يك هفته تا دماي 100ـ90 درجه فارنهايت گرم شوند، بستر و مدفوع بطور كامل از سالن‌ها بيرون برده شوند، تجهيزات موجود ساختمان مرغداري شستشو و ضدعفوني شوند و مرغداري بمدت 3ـ2 هفته خالي از پرنده باشد.

جهت از بين بردن ويروس بستر، بستر سوزانده شده و يا كمپوست مي‌شود. ضدعفوني كننده‌هايي كه در سطوح تميز عاري از مواد آلي باعث از بين رفتن ويروس‌هاي AI مي‌شوند عبارتند از : هيپوكلريت سديم 25/5% ، هيدروكسيد سديم 2% تركيبات فنلي ، يونوفروهاي اسيدي ، ضدعفوني‌كننده‌هاي دي‌اكسيد كلرين اكسيد كننده‌هاي قوي، كربنات سديم 4& و سيليكات سديم 1/0 % .

جهت تاثير كامل ضدعفوني‌كننده‌ها مواد آلي پوشاننده ويروس بايستي كاملاً شسته و برطرف شده باشند.

دسته بندي سويه‌اي :

براساس واكنش‌هاي سرولوژيكي پروتئين‌هاي داخلي (عمدتاً NP و M1) ويروس‌هاي آنفلونزا به جنس‌هاي مختلف تقسيم مي‌شوند. آزمايش‌هاي مورد استفاده از نوع آزمايش‌هاي رسوبي مي‌باشند (نظير ACID) همه ويروس‌هاي AI از تيپ A مي‌باشند.

ويروس‌هاي آنفلونزاي تيپ B و C در انسان‌ها ديده شده و بندرت از خوك‌ها(...)! و خوك آبي جدا شده‌اند ولي تا کنون از پرنده‌ها جدا نشده‌اند.

 

ايمني زايي (ايمونوژنيسيتي):

HA عمده‌ترين آنتي‌ژن ويروس آنفلونزا مي‌باشد كه منجر به توليد آنتي بادي شده و پرنده را از بروز علايم باليني و مرگ و مير حاصله محافظت مي‌كند.آنتي‌بادي‌هاي توليد شده و ايمني حاصله دوام دارد. آنتي‌بادي‌هاي ايجاد شده در برابر NA بمدت بيش از 35هفته دوام دارد. آنتي‌بادي‌هاي ايجاد شده در برابر NA باعث ايجاد ايمني همولوگ مي‌شوند. آنتي‌بادي‌هاي ايجاد شده در برابر پروتئين‌هاي داخلي (عمدتاً NP) در برابر ويروس‌هاي فوق حاد آنفلونزا ايمني ايجاد نمي‌كنند. در يكسري مطالعات تهيه و تجويز واكسن از ويروس‌هاي غير حاد آنفلونزا تيتر تكثير ويروس حاد آنفلونزا را در ريه‌ها در مراحل انتهايي عفونت كاهش داده است، اين تاثير ممكن است در اثر فعاليت لنفوسيت‌هاي سیتوتوكسيك ايجاد شده باشد.ويروس آنفلونزاي تيپ A براساس واكنش‌هاي سرولوژيكي گليكو پروتئين‌هاي سطحي HA و NA به تحت تيپ‌هاي مختلفي تقسيم مي‌شوند. تا به حال 15 تحت تيپ HA و 9 تحت تيپ NA شناخته شده است تحت تيپ‌هاي HA با استفاده از آزمايش ممانعت از هماگلوتيناسيون (HI) و تحت تيپ‌هاي NA با استفاده از آزمايش ممانعت از نورا مينيداز (NI) شناسايي مي‌شوند. بيشتر تركيب‌هاي ويروسي حاصل از 15 نوع HA و 9 نوع NA در پرندگان وحشي و اهلي مشاهده شده‌اند. اما پخش هر يك از آنها با توجه به سال، منطقه جغرافيايي و نوع ميزبان فرق مي‌كند. سرم پرنده‌هاي شفا يافته از بيماري و آنتي‌بادي‌هاي منوكلونال توليدشده جهت شناسایی ارتباط آنتي ژنتيكي ويروس‌هاي آنفلونزاي موجود در داخل يك تحت تيپ خاص استفاده مي‌شوند. آنتي‌بادي‌هاي منوكلونال جهت مطالعه دقيق اپي توپ‌هاي آنتي‌ژنتيكي بكار ميروند، بعنوان مثال HA متعلق به ويروس‌هاي H1N1 جدا شده از بوقلمون‌ها و خوك‌ها با اين روش با همديگر مقايسه مي‌شوند. در نامگذاري ويروس‌هاي آنفلونزا ابتدا تيپ ويروس (A، B يا C) ذكر مي‌شود، پس از آن به ترتيب نوع ميزبان (به جز انسان) منطقه جغرافيايي، شماره سويه و سال جداسازي ويروس نوشته شده و در انتها تحت تيپ آنتي‌ژنتيكي ويروس كه مشخص كننده نوع HA و NA مي‌باشد در داخل پرانتز ذكر مي‌شود. بعنوان مثال ويروس آنفلونزاي تيپ A كه در سال 1983 در پنسيلوانيا از ماكيان جدا شده و تحت تيپ H5N2 مي‌باشد به صورت ذيل مي‌باشد:

A/chicken/pennsylvania/1370/83 H5N2

دريفت1و شيفت2 : ويروس‌هاي آنفلونزاي انساني به علت دو پديده دريفت و شيفت، تغييرات آنتي‌ژنتيكي زيادي در گليكوپروتئين‌هاي (HA و NA) خود دارند. در ويروس‌هاي آنفلونزاي پستانداران دريفت آنتي‌ژنتيكي از موتاسيون‌هاي نقطه‌اي ايجاد شده در ژن‌هاي HA و NA حاصل مي‌شود كه منجر به تغييرات كم آنتي‌ژنتيكي در پروتئين‌هاي كد شده مي‌گردد. در پستانداران فشار ايمني در انتخاب واريانت‌هاي آنتي‌ژنتيكي تاثير دارد. تاثير فشار ايمني بر روي تغييرات آنتي‌ژنتيكي ويروس‌هاي AI معلوم نشده است در گله‌هاي واكسينه شده فشار ايمني در انتخاب واريانت‌هاي آنتي ژنتيكي ممكن است تاثير داشته باشد، به هر حال در پرنده‌هاي تجاري مواجهه كم با ويروس‌هاي AI، دوره كوتاه مدت زندگي و استفاده كم از واكسن‌ها نقش فشار ايمني در ايجاد واريانت‌ها و استفاده از اصطلاح دريفت آنتي‌ژنتيكي در اين نوع ويروس‌ها را دچار ترديد مي‌كند. شيفت آنتي ژنتيكي از بازآرايي ژنتيكي قسمت‌هاي ژنومي دو نوع ويروس آنفلونزاي كه سلول مشابهي را آلوده نموده‌اند حاصل مي‌شود و منجر به ايجاد نوع جديدي از آنتي‌ژن‌هاي HA و يا NA همراه با آنفلونزاي اندميك مي‌گردد. عدم وجود آنفلونزاي اندميك در طيور تجاري اهميت شيفت آنتي ژنتيكي در ايجاد سويه‌هاي جديد را زير سوال مي‌برد. اما در پرنده ‌هایي كه بصورت زنده1 بفروش مي‌رسند شيفت آنتي‌ژنتيكي در HA و يا NA مشاهده مي‌شود. بازآرايي ژنتيكي منجر به جابجايي ژن‌هاي ويروسي غير از HA و NA شده است اين جابجايي ژن‌ها در مورد ويروس H5N1 ماكيان و غازها در هنگ كنگ گزارش شده است.

براساس آزمايش‌هاي مولكولي و آنتي‌ژنتيكي عفونت‌هاي مخلوط در اردك‌هاي وحشي اتفاق مي‌افتد.

در سال 1980 ميلادي تعدادي از سويه‌هاي ويروس AI و ويروس‌هاي بازآرايي شده با استفاده از الگوي مهاجرت بخش‌هاي ژنومي RNA در الكترفورز روي ژل پلي آكريلاميد تفريق شدند و موتاسيون‌هاي صورت گرفته بر روي بخش‌هاي ژنومي ويروس‌هاي مشابه هم با استفاده از نقشه‌برداري اليگونوكلئوتيدي1 شناسايي شدند. در سال 1990 سكوئنس‌ بخش‌هاي مختلف ژنومي ( سكوئنس نوكلئوتيدي كامل همه 8 قسمت ژنومي C انجام گرفت و امكان مقايسه دقيق فيلوژنيكي سويه‌ها به منظور اپيدميولوژي مولكولي، شناسايي ژن‌هاي بازآرايي شده،شناسايي موتاسيون‌هاي صورت گرفته و ارتباط‌شان با خصوصيات بيولوژيكي فراهم شد.

 

 

 

بيماريزايي:

ويروس‌هاي AI تحت عناوين بسيار بيماريزا (HP) و يا با بيماريزايي خفيف (MP يا HP ـ non) نام برده مي‌شوند؛ استفاده از MP بجاي non-HP بيشتر صورت مي‌گيرد. ويروس‌هاي HP در دسته‌بندي بيماري‌ها صورت گرفته توسط OIE در ليست A قرار دارند.

ويروس‌هاي فوق حاد AI (HP) تحت تعاريف ذيل شناسايي مي‌شوند:

1)   هر گونه ويروس آنفلونزا كه 2 سي سي از رقت 10/1 محلول آلانتوئيك عفوني شده توسط آن از طريق داخل وريدي به جوجه‌هاي حساس 6ـ4 هفته تلقيح شده و موجب مرگ 8ـ6 پرنده از 8 قطعه پرنده مي‌شود.

2)   هر گونه ويروس آنفلونزاي تحت تيپ H5  و يا H7 كه مطابق تعريف اول نبوده ولي سكوئنس آمينو اسيدي آن در محل شكستن هماگلوتينين مشابه ويروس‌هاي HPAI مي‌باشد.

3)   هر گونه ويروس آنفلونزاي كه تحت تيپ H5 و H7 نبوده ولي تعداد 5ـ1 قطعه جوجه را كشته و در كشت سلولي در غياب تريپسين رشد مي‌كند.

تعاريف بالا اهميت آزمايش‌هاي invivo را يادآوري كرده و آنها را بعنوان آزمايش‌هاي استاندارد جهت تعيين ويروس‌هاي HP معرفي مي‌كند و آزمايش‌هاي invitro نيز جهت بررسي ويروس‌هاي AI كه پتانسيل فوق حاد شدن را  دارند معرفي مي‌شود. دسته بندي‌هاي صورت گرفته براساس ميزان بيماريزايي سويه‌ها در ماكيان نسبت به گونه پرنده اختصاصی مي‌باشد و نتايج مشابه براي پرنده‌هاي موجود در راسته Galliforme گرفته شده است.

ويروس‌هاي AI كه در ماكيان فوق حاد (HP) بوده‌اند، بيماريزايي خفيفي (MP) در اردك‌ها داشته‌اند. آزمايشات مبتني بر بيماريزايي سويه‌ها، نسبت به نوع ميزبان اختصاصي مي‌باشند.

نوع تحت تيپ آنتي‌ژنتيكي ويروس بيانگر ميزان بيماريزايي ويروس نمي‌باشد، تنها تعداد كمي از ويروس‌هاي تحت تيپ H5 و H7 فوق حاد بوده‌اند. همه تحت تيپ‌هاي H1-4 ، H6 و H8-H15 در پرنده‌ها حدت پاييني داشته‌اند.

ميزبان‌هاي آزمايشگاهي :

بهترين روش جداسازي و تكثير ويروس‌هاي AI تلقيح در كيسه آلانتوئيك تخم‌مرغ‌هاي جنين‌دار 11ـ 9 روزه ماكيان مي‌باشد. بيشتر واكسن‌هاي كشته از اين طريق توليد مي‌شوند.

ويروس‌هاي AI در كشت‌هاي سلولي تكثير محدودي دارند. كشت‌هاي اوليه در فيبروبلاست‌هاي جنيني جوجه‌ها(CEF)و يا سلول‌هاي كليوي در آزمايش‌هاي خنثي‌سازي ويروس و ارزيابي پلاك استفاده مي‌شوند. كشت ويروس‌هاي MP آنفلونزاي پرنده‌ها در CEF و يا ديگر كشت‌هاي سلولي نيازمند اضافه نمودن تريپسين خارجي مي‌باشد تا HA شكسته شده و ويروس عفوني توليد شود در حاليكه ويروس‌هاي HPAI نيازي به اضافه نمودن تريپسين خارجي ندارند.

جوجه‌ها (Gallus gallus domesticus) بيشتر از همه حيوانات جهت مطالعه آزمايشگاهي ويروس آنفلونزاي استفاده شده است ديگر گونه‌هاي آزمايشگاهي مورد مطالعه بوقلمون‌ها (Meleagridis gallo pavo) اردك‌هاي اهلي (Anas platyrhynchos) و موش خانگي (Mus musculus) مي‌باشد.

بيماريزايي

در حالت آزمايشگاهي تنها دو پاتوتيپ (HP و MP) ويروس AI شناسايي مي‌شود ولي آلودگي طبيعي ويروس‌هاي AI بسته به «سويه ويروس، گونه ميزبان و عوامل محيطي» چهره‌هاي باليني متفاوتي دارد.

بنابر الگوي مرگ و مير علايم باليني و جراحات مشاهده شده در حالت فيلدي، آنفلونزاي پرنده‌ها به 4 گروه كلينيكي تقسيم مي‌شود:

1)   بسيار حاد1: در اثر آلودگي با ويروس‌هاي HP تحت تيپ‌هاي H5 و يا H7 در ماكيان و يا پرنده‌هاي مشابه موجود در راسته gallinaceous ايجاد مي‌شود. بيماري سيستميك بسيار كشنده و شديدي مي‌باشد كه اكثر ارگان‌هاي بدن پرنده‌ها شامل عصبي و سيستم قلبي ـ عروقي را درگير مي‌كند. ميزان واگيري و مرگ و مير تقريباً به 100% مي‌رسد. ويروس‌هاي HP در حالت تجربي نيز جراحات و مرگ و مير بالاي مشابه حالت فيلدي را ايجاد مي‌كنند.

2)   با حدّت متوسط2 : در اثر آلودگي با ويروس‌هاي MP هر نوع تحت تيپ HA و NA ايجاد مي‌شوند و در روند آلودگي، عوامل بيماريزايي ثانويه نيز دخالت دارند. ميزان مرگ و مير 97ـ 5% مي‌باشد كه بيشترين مرگ و مير در جوجه‌هاي جوان، مرغ‌هاي در حال توليد و پرنده‌هاي تحت استرس شديد رخ مي‌دهد. جراحات بيماري در مجاري تنفسي، ارگان‌هاي توليد مثلي، كليه‌ها و يا پانكراس ايجاد مي‌شوند. آلودگي همزمان با باكتريها ممكن است موجب ترشح پروتئازهايي شود كه باعث شكستن HA ويروس‌هاي MP مي‌شوند.

3)   با حدت حفيف3: در اثر آلودگي با ويروس‌هاي MP ايجاد شده و معمولا ميزان مرگ و مير كمتر از 5% مي‌باشد. بيماري تنفسي ايجاد شده خفيف بوده و ميزان كاهش توليد تخم مرغ پايين مي‌باشد.

4)   غير حاد: از آلودگي ويروس‌هاي MP ناشي شده و علايم باليني و مرگ و مير مشاهده نمي‌شود. اين شكل بيماري بيشتر در پرنده‌هاي وحشي راسته Anseriformes و charadriiformes مشاهده مي‌شود. در پرنده‌ها در اثر آلودگي با ويروس‌هاي MP آنفلونزاي پرنده‌ها كه سازگاري كمي با ميزبان دارند، ايجاد مي‌شود.

در حالت فيلدي ممكن است مخلوطي از چهار گروه باليني گفته شده مشاهده شود.

تاثير هماگلوتينين بر روي بيماريزايي: ژن HA اصلي‌ترين عامل بروز بيماريزايي بالاي ويروس آنفلونزاي در ماكيان مي‌باشد اما جهت ايجاد حداكثر حدت ويروس وجود هر 8 ژن ويروسي ضروري مي‌باشد.

عفوني‌شدن ويروس و ايجاد سيكل‌هاي متعدد تكثيري نيازمند شكست HA و تبديل آن به پروتئين‌هاي HA1 و HA2 مي‌باشد. شكست HA ويروس‌هاي MP توسط پروتئازهاي شبه تريپسيني صورت مي‌گيرد؛ اين نوع پروتئازها در مناطق آناتوميكي محدودي نظير سلول‌هاي اپي تليوم تنفسي و گوارشي و ترشحات مجاري تنفسي وجود دارند. در ناحيه شكست HA1 ويروس‌هاي آنفلونزاي MP تنها يك اسيد آمينه بازي (آرژنين) در انتهاي كربوكسيل HA1  دارند و يك بخش گليكوزيله در جايگاه 13 ناحيه شكست HA را مي‌پوشاند در حاليكه در ويروس‌هاي HP ناحيه HA توسط پروتئازهاي فوريني كه در سلول‌هاي متعددي از ارگان‌هاي حشايي، سيستم عصبي و سيستم قلبي ـ عروقي حضور دارند، شكسته مي‌شود. آنزيم هاي شبه تريپسيني نيز قادر به شكستن HA ويروس‌هاي HP آنفلونزاي هستند. در ناحیه شكست HA ويروس‌هاي HP تعداد اسيدهاي آمينه بازي در انتهاي كربوكسي‌HA1 زياد بوده و احتمالاً بخش گليكوزيله در جايگاه 13 وجود ندارد.

آزمايش‌هاي invitro جهت پيش‌بيني پتانسيل بيماريزايي ويروس‌ها، براساس تغييرات ساختاري صورت گرفته در ناحيه شكست HA و ايجاد حساسيت جهت شكستن در اثر آنزيم‌هاي موجود در بافت‌هاي مختلف صورت مي‌گيرد.

شناسايي HA شكسته شده در كشت‌هاي سلولي بدون اضافه نمودن تريپسين، بيانگر فوق حاد بودن (HP) ويروس مورد آزمايش مي‌باشد. همه ويروس‌هاي HP و MP در تخم‌مرغهاي جنين‌دار ماكيان، HA شكسته توليد مي‌كنند.

شناسايي اسيدهاي آمينه بازي متعدد در ناحيه شكست پروتئوليتيكي HA بيانگر HP بودن ويروس و يا داشتن پتانسيل لازم جهت HP شدن ويروس مي‌باشد. عامل موثر ديگر تمايل اتصالي ما بين رسپتورهاي سلول ميزبان و ناحيه اتصالي HA به رسپتورهاي سطح سلولي مي‌باشد، اطلاعات در مورد آن كم بوده و اختصاصيت ميزباني و تمايل بافتي و يا سلولي ويروس در داخل ميزبان را تحت تاثير قرار مي‌دهند. اين عامل ممكن است باعث محدود شدن تكثير ويروس در سلول‌ها، بافت‌ها و ارگانهاي خاصي شود. تغيير در منطقه اتصال تكثير ويروس در سلول‌ها، بافت‌ها و ارگان‌هاي خاصي شود. تغيير در منطقه اتصال رسپتوري HA منجر به تغيير در محدوده ميزباني ويروس آنفلونزا مي‌شود. هر دوي ميزبان و ويروس اتصال رسپتوري را تحت تاثير قرار مي‌دهند.

مكانيسم‌هاي پاتوبيولوژي سلولي: ويروس‌هاي AI از طريق دو مكانيسم  نكروز و آپوپتوزيز1 اثرات پاتولوژيك در سلول‌هاي پرنده‌ها ايجاد مي‌كنند. نكروز در سلول‌هاي متعددي نظير سلول‌هاي توبول كليوي، اپي تليوم آسيني پانكراس، ميوسيت‌هاي قلبي، سلول‌هاي قشري آدرنال و سلول‌هاي اپي تليوم ماكيان مشاهده مي‌شود.

مرگ برنامه‌ريزي شده سلولي (آپوپتوزيز) در كشت‌هاي سلولي متعددي مشاهده شده و سیتوكاين‌هاي متعددي نظير اينترفرون بتا و فاكتور رشد تغيير شكل دهنده بتا حضور دارند. در حالت invivo آپتوپتوزيز بيشتر در لنفوسيت‌ها مشاهده مي‌شود.

پاتوبيولوژي و همه‌گير شناسي

شيوع و پخش

ويروس آنفلونزاي پرنده‌ها پخش جهاني دارد.

عمده‌ترين منبع ويروس‌هاي AI پرنده‌هاي آبزي وحشي راسته‌هاي Anseriformes (اردك‌ها و غازها) و charadriiformes (پرنده‌هاي دريايي1، مرغ نوروزي، چلچله دريايي‌3و نوعي پنگوئن4‌) مي‌باشد كه مخازن ژنتيكي همه ويروس‌هاي AI مي‌باشند. ويروس‌هاي AI در اين گونه‌ها ايجاد بيماري نمي‌كنند(ويروس‌هاي MP).  بطور استثنايي مرگ و بالايي در چلچله‌هاي دريايي آفريقايي  جنوبي در سال 1961 ميلادي مشاهده شد. بيشترين ميزان جداسازي ويروس از اردك‌هاي آبي انواع mallard(Anas platyrhynchos) مي‌باشد بطوريكه تا 60 درصد اردك‌هاي جوان قبل از مهاجرت در اواخر تابستان آلوده بوده‌اند. اين ميزان در طي مهاجرت كاهش داشته و در زمستان به كمتر از 1% رسيده است. در بين ويروس‌هاي AI تحت تيپ‌هاي H3 ، H4 ‌، H6 ، N2 ، N6  و N8 بيشترين ميزان جداسازي را از اردك‌هاي آزاد5 پرواز داشته‌اند.

در پرندگان دريايي راسته charadriiformes بيشترين ميزان جداسازي در فصل بهار و در مرحله‌ بعدي در طي مهاجرت پاييزي بوده است. عمده‌ترين تحت تيپ‌هاي جدا شده ويروس‌هاي AI ، تحت تيپ‌هاي H9 و H13 مي‌باشد. بيشتر تركيب‌هاي حاصل از 15 نوع HA و 9 نوع NA در پرنده‌هاي آزاد پرواز مشاهده مي‌شود. ويروس‌هاي AI از پرنده‌هاي وحشي زمیني هميشه جدا نمي‌شوند.

ويروس‌هاي AI بصورت تك‌گير از پرنده‌هاي اهلي عمدتاً ماكيان، بوقلمون‌ها، اردك‌ها و پرنده‌هاي وحشي در اسارت نظير پرنده‌هاي زينتي جدا مي‌شوند. ميزان واگيري و پخش ويروس‌هاي AI بسته به منطقه جغرافيايي، گونه و سن پرنده درگير، فصل درگير و سيستم‌هاي محيطي و پرورشي فرق مي‌كند.

بوقلمون‌ها و ماكيان راسته gallinaceous مخازن طبيعي ويروس‌هاي AI نيستند دخالت‌هاي انساني اكوسيستم طبيعي پرنده‌ها را تغيير داده است و 5 نوع اكوسيستم مشخص ساخت دست انسان ايجاد شده است كه اكولوژي ويروس AI را تحت تاثير قرار مي‌دهد:

1)      سيستم پرورش پرنده‌هاي تجاري در فضاي بسته

2)      سيستم پرورش پرنده‌هاي تجاري در فضاي باز

3)      زنده فروشي پرنده‌ها (LPM)

4)      گله‌هاي روستايي و گله‌هاي تفريحي

5)      سيستم‌هاي جمع‌آوري و تجارت پرنده‌ها

ميزان وقوع عفونت‌هاي AI در داخل هريك از اين سيستم‌ها متفاوت مي‌باشد. بعنوان مثال در سيستم‌هاي پرورشي طيور تجاري كشورهاي پيشرفته كه سالانه 30ـ25 بيلیون جوجه پرورش داده مي‌شود، بيماري AI بندرت اتفاق مي‌افتد.

واكسيناسيون و استراتژي فروش كنترل شده در مكزيك ويروس فوق حاد تحت تيپ H5N2 (HP H5 N2) آنفلونزاي طيور را ريشه‌كن نمود ولي ويروس MP H5N2  به چرخش خود در طيور تجاري مكزيك ادامه داد. در تعدادي از كشورهاي آسيايي و خاورميانه ويروس H9N2  MP در طي سال 1990 در ماكيان تجاري اندميك شد. در طيور تجاري بيشترين گزارش واگيري AI از بوقلمون‌ها مي‌باشد و با ميزان كمي تفاوت در ماكيان ديده مي‌شود و در ديگر پرنده‌هاي اهلي بندرت گزارش شده است.

در مينه سوتا  واگيري‌هاي AI در بوقلمون‌ها همراه با پرورش پرنده‌ها در فضاي باز بوده ويروس AI از مرغابي‌هاي مهاجر به بوقلمون‌ها انتشار يافته است.  تعداد فارم‌هاي درگير در سال‌هاي مختلف متفاوت بوده و حداقل 2 فارم (1983) تا حداكثر 141 فارم (1978)، 258 فارم (1988) و 178 فارم (1995) مشاهده شده است.

سويه ويروس و گونه ميزبان (ماكيان و بوقلمون‌‌ها)انتقال بين گونه‌اي ويروس‌هاي AI از مرغابي‌هاي مهاجر را تحت تاثير قرار مي‌دهند.

بيشترين ميزان آلودگي ويروس AI در سيستم زنده فروشي پرنده‌ها (LPM) مشاهده مي‌شود. بيشترين عفونت‌هاي انفلونزايي در طيور اهلي در اثر آلودگي با ويروس‌هاي آنفلونزاي با منشاء پرنده‌ها می باشد(!) بهرحال ويروس آنفلونزاي خوكي H1N1 و H1N2 بوقلمون‌ها را درگير گرده و بيماري و مشكلات عمده‌اي را موجب شده است.

ميزبان‌هاي طبيعي و آزمايشگاهي:

بطور طبيعي ويروس‌هاي AI محدوده وسيعي از پرنده‌هاي اهلي و وحشي را آلوده ميكنند و بيش از 90 گونه پرنده‌هاي ازاد پرواز كه در 13 راسته مختلف قرار گرفته‌اند جدا شده‌اند و در بيشتر اين گونه‌ها بيماري واضحي مشاهده نشده است.

در اكوسيستم‌هاي ساخت دست بشر آلودگي با ويروس AI در طوطي سانان، شترمرغ استراليايي، شترمرغ، ادرك‌سانان و طيور اهلي شامل بوقلمون‌ها، ماكيان، بلدرچين ژاپني، مرغ شاخدار بلدرچين باب وايت، قرقاول‌ها كبك‌ها، غازها و ادرك‌ها ديده شده است.

طوطي‌سانان احتمالاً پس از اسارت و از طريق پرنده‌هاي اهلي به ويروس AI الوده شده‌اند. آلودگي گنجشك‌سانان به ويروس AI با بروز بيماري در مرغداري‌ها همراه بوده است و احتمالاً گنجشك‌سانان در اثر تماس مستقيم با مرغداري‌هاي درگير به ويروس‌ AI الوده شده‌اند.

ويروس‌هاي AI در راسوها1خوك آبي2 و وال‌ها  همه‌گيري بيماري تنفسي را موجب شده است. موارد معدودي از عفونت طبيعي AI در انسان‌ها گزارش شده است.

ويروس‌هاي AI بصورت تجربي خوك ، موش خرما3، رت، خرگوش، خوكچه هندي، موش، گربه، راسو و ... غير انسان و انسان‌ها را آلوده مي‌كنند.

 

 

انتقال و حامل‌ها:

ويروس در سيستم تنفسي، گوارشي، كليه‌ها و ارگان‌هاي توليد مثلي تكثير يافته و از طريق بيني، دهان، مخاط ملتحمه و كلواك پرنده‌هاي آلوده به محيط بيرون دفع مي‌شود. در تلقيح داخل بيني ويروس HP به جوجه‌هاي 21 روزه ويروس از اوروفارنكس بيشتر از بقيه جاها جدا مي‌شود و ميزان جداسازي ويروس از كلواك كمتر مي‌باشد. در لاشه‌هاي تلف شده از بيماري آنفلونزا، ويروس در بافت‌هاي مرده به ميزان زيادي حضور دارد و كانيباليسم و يا خوردن بافت‌هاي مرده موجب انتقال ويروس AI به پرنده‌هاي حساس مي‌شود. ويروس AI از طريق تماس مستقيم پرنده‌هاي حساس با پرنده‌هاي آلوده و يا بصورت غير مستقيم از طريق تماس پرنده‌هاي حساس با آيروسل‌ها وسايل و تجهيزات آلوده مرغداري منتقل مي‌شود.

بعلت غلظت بالاي ويروس در مجاري تنفسي، آيروسل‌هاي تنفسي آلوده نقش عمده‌اي در انتقال ويروس AI دارند و حجم بالاي ويروس دفعي در مدفوع پرنده‌هاي آلوده باعث آلوده شدن وسايل و تجهيزات مرغداري شده و ويروس AI از اين طريق بطور گسترده‌اي انتقال مي‌يابد. ويروس AI به آساني از طريق انسان‌ها (كفش و لباس‌هاي آلوده) وسايل و تجهيزات مرغداري، حمل و نقل پرنده‌ها و زنده فروشي پرنده‌ها انتقال مي‌يابد. انتقال بين گونه‌اي ويروس بخصوص ما بين گونه‌هاي نزديك بهم موجود در يك خانواده نظير ماكيان، بوقلمون‌ها، مرغ شاخدار و بلدرچين (راسته Galliformer و خانواده phasinidae) انجام مي‌شود.

انتقال بين گونه‌اي مابين گونه‌هاي ما بين راسته‌هاي موجود در يك كلاس مانند اردك‌هاي آزاد پرواز (راسته Anseriformes) به بوقلمون‌ها (راسته Galliformer اتفاق مي‌افتد ولي ميزان اين نوع انتقال بين گونه‌اي كمتر مي‌باشد. انتقال بين گونه‌اي ما بين كلاس‌هاي متفاوت فيلوژنيكي (مثال: انسان و ماكيان) بندرت صورت مي‌گيرد. مورد استثنا در اين مورد انتقال ويروس H1N1 از خوك‌ها به بوقلمون‌ها مي‌باشد.

عواملي نظير نحوه پخش جغرافيايي گونه‌هاي مختلف پرنده‌ها، در كنار هم بودن گونه‌هاي مختلف، سن و تراكم پرنده‌ها و وضعيت آب و هوايي منطقه انتقال بين گونه‌اي و داخل گونه‌اي ويروس و شيوع كلي آلودگي را تحت تاثير مي‌دهند.

در گله‌هاي تجاري منابع اوليه ورود ويروس عبارتند از: ديگر پرنده‌هاي اهلي، مرغابي‌هاي مهاجر، خوك‌هاي اهلي و پرندگان زينتي.

زنده فروشي پرنده‌ها مي‌تواند ويروس‌هاي HP و MP را به داخل سيستم‌هاي بهم پيوسته پرورش پرنده‌هاي تجاري منتقل كند.

نظر براين است ويروس از طريق هوازي1 منتقل مي‌شود. اما در نمونه گيري‌هاي وسيع صورت گرفته سال 84ـ1983 ميلادي در طي همه‌گيري آنفلونزاي Hp  H5N2  در آمريكا، در فواصل بيش از 45 متر از سالن‌هاي مرغداري ويروس آنفلونزا جدا نشد و بيانگر اين مطلب است كه انتقال هوازي در مقايسه با انتقال مكانيكي نقش محدودي درانتقال بين گله‌اي ويروس آنفلونزا دارد.

انتقال ويروس‌هاي AI (بخصوص با  حدت MP) از پرنده‌هاي وحشي بخصوص مرغابي‌هاي مهاجر به گله‌هاي تجاري انجام مي‌گيرد. منبع احتمالي آلودگي مدفوع آلوده اردك‌ها مي‌باشد كه پرنده‌هاي اهلي را بصورت مستقيم آلوده مي‌كند و يا اينكه دان و آب پرنده‌ها را آلوده نموده و بصورت غير مستقيم پرنده‌ها را آلوده مي‌كند. اين نوع نحوه انتقال، جداسازي گله‌هاي تجاري از جمعيت‌هاي وحشي پرندگان را لازم مي‌گرداند. بوقلمون‌ها با H1N1 و يا ديگر تحت تيپ‌هاي ويروس AI با منشا خوك‌ها از طريق انتقال مكانيكي و يا انسان‌هاي آلوده به ويروس‌ها مزبور آلوده مي‌شوند.

ويروس‌هاي AI از پرنده‌هاي نگهداري شده در قفس جدا مي‌شود ولي انتقال اين ويروس‌ها به پرنده‌هاي تجاري ثابت نشده است.

جهت به حداقل رساندن ورود و پخش ويروس‌هاي AI توليد كنندگان بايستي تنها يك نوع پرنده در يك فارم پرورش دهند، همه پرنده‌ها يك سن باشند، ورود پرنده‌هاي جديد پس از انجام آزمايش‌هاي لازم و طي نمودن زمان قرنطينه صورت گيرد و ميزان بالاي بيوسكوريتي و مقررات بهداشتي اعمال شود.

انتشار ثانويه ويروس‌هاي AI در طي همه‌گيري بيماري از طريق انتقال مكانيكي ويروس بر روي وسايل و تجهيزات مرغداري، انتقال هوازي و يا حمل و نقل پرنده‌هاي آلوده صورت مي‌گيرد. پرندگان وحشي در ورود اوليه ويروس‌هاي AI به پرنده‌هاي اهلي ممكن است نقش اصلي داشته باشند. ولي پس ازورود ويروس و سازگاري با پرنده‌هاي تجاري، پرنده‌هاي وحشي در انتشار ثانويه ويروس نقش نداشته و يا اينكه نقش محدودي دارند.

دليلي جهت اثبات انتقال عمودي ويروس وجود ندارد. در مرغ‌هاي آلوده به ويروس AI، ويروس از سطح پوسته و داخل تخم‌مرغ‌ها جدا مي‌شود. طي مطالعه‌اي تجربي با ويروس H5N2 در روزهاي 4ـ3 پس از تلقيح ويروس، تخم‌مرغ‌هاي توليد شده واجد ويروس AI بودند.

جهت پيشگيري از انتقال ويروس AI از طريق هچري1 سطح تخم‌مرغ‌هاي آلوده به مدفوع تميز شده و پوسته تخم مرغ‌ها ضدعفوني مي‌شود.

بصورت تجربي ويروس از طريق تلقيح داخل بيني، داخل سينوس‌ها، آيروسل، داخل محوطه بطني دهان، مخاط ملتحمه، داخل عضلاني، داخل محوطه بطني، داخل كيسه‌هاي هوايي خلفي، داخل سياهرگي و كلواك با موفقيت منتقل مي‌شود.

در مطالعات تجربي ويروس AI تلقيح شده از اردك‌ها بمدت 30 روز ماكيان 36 روز و بوقلمون 72 روز دفع مي‌شود.

ويروس AI در داخل گله‌هاي طيور به مدت زمان طولاني‌تري باقي مانده و در صورت وجود شرايط استرس زاي موثر دوباره ظهور مي‌كند.

در صورت درگيري گله‌اي با ويروس AI تمام عمر گله بعنوان منبع ويروس باقي مي‌ماند. در مرغابي‌هاي وحشي ويروس AI از طريق انتقال به پرنده‌هاي حساس در طول سال ماندگاري خود را حفظ مي‌كنند كه بيشتري ميزان حساسيت در پرنده‌هاي جوان و قبل از مهاجرت پاييزي مي‌باشد.

دوره كمون

دوره كمون در تلقيح وريدي ويروس سه ساعت و در بروز طبيعي بيماري در داخل يك گله 14ـ3 روز مي‌باشد.

دوره كمون به  ميزان ويروس، روش مواجهه، گونه پرنده‌ درگير و توانايي شناسايي علايم باليني دارد.

علايم باليني

پاتوتيپ ويروسي (HP يا MP) تاثير اساسي بر نحوه بروز علايم باليني بيماري دارد. علايم باليني بيماري بسيار متغير بوده و به گونه پرنده، سن و جنسيت پرنده، عفونت‌هاي همراه، ايمني اكتسابي و شرايط محيطي بستگي دارد.

ويروس‌هاي آنفلونزاي پرنده‌اي با بيماريزايي خفيف (MP AI) :

بيشترعفونت‌هاي ايجاد شده توسط ويروس MP AI در پرنده‌هاي وحشي فاقد علايم باليني مي‌باشد. در مطالعات تجربي صورت گرفته بر روي اردك‌هاي Mallard عفونت با ويروس‌هاي MP AI فعاليت Tسل‌ها را تضعيف كرده و مدت يك هفته توليد تخم‌مرغ را كاهش مي‌دهد.

در پرنده‌هاي اهلي ماكيان و بوقلمون‌ها علايم باليني ايجاد شده مربوط به اختلالات موجود در ارگان‌هاي گوارشي، تنفسي، ادراري و توليد مثلي مي‌باشد. بيشترين علايم مشاهده شده مربوط به عفونت مجاري تنفسي مي‌باشد و علايم تنفسي نظير، عطسه سرفه رال ترشح بيش از حد اشك چشم مشاهده مي‌شود.

در مرغ‌هاي تخم‌گذار و مادر كرچي زياد شده و توليد تخم‌مرغ كاهش مي‌يابد. علايم عومي نظير تجمع پرنده‌ها، ژوليدگي پرها، دپرسيون، كاهش فعاليت، كاهش مصرف آب و دان و بطور معمول اسهال ديده مي‌شود. لاغري گزارش شده ولي بعلت حاد بودن بيماري AI كمتر ديده مي‌شد. ويروس‌هاي Mp AI در شترمرغ‌سانان علايم تنفسي مشابه ديگر پرنده‌ها ايجاد مي‌كنند.

 

 

 

ويروس‌هاي آنفلونزاي پرنده‌اي فوق حاد( Hp AI) :

در پرنده‌هاي وحشي و اردك‌هاي اهلي ويروس‌هاي Hp AI تكثير محدودي داشته و علايم باليني كمي ايجاد مي‌كنند. استثناي موجود در اين رابطه ويروس فوق حاد H5N3 مي‌باشد كه در سال 1961 ميلادي در چلچله‌هاي دريايي آفريقايي جنوبي مرگ ناگهاني بدون وجود علايم باليني را ايجاد كرد.

در ماكيان و بوقلمون‌ها علايم باليني در اثر تكثير ويروس و ايجاد ضايعه در ارگان‌هاي مختلف احشايي و سيستم قلبي‌ـ عروقي و عصبي بوجود مي‌ايد، در بيشتر موارد وقوع بيماري ناگهاني بوده و قبل از شروع علايم باليني تعداد از پرنده‌هاي مرده يافت مي‌شوند.

اگر بيماري شدت كمتري داشته باشد و پرنده‌هاي بيمار 7ـ3 روز زنده بمانند، تعدادي از پرنده‌ها علايم عصبي نظير لرزش سروگردن، عدم توانايي ايستادن، تورتيكوليس1 و اپيستوتونوس2 را نشان مي‌دهند.

دراثر كاهش فعاليت پرنده‌ها و كاهش سرو صداي طبيعي پرنده‌ها سالن‌هاي مرغداري بطور غير طبيعي ساكت بنظر مي‌رسند.

دپرسيون، كاهش شديد مصرف آب و دان، كاهش شديد توليد تخم‌مرغ و نهايتاً قطع كامل توليد تخم‌مرغ پس از 6 روز در گله‌هاي مبتلا مشاهده مي‌شود.

در مقايسه با ويروس‌هاي Mp AI علايم باليني وضوح كمتري دارد، با اينجال رال‌هاي تنفسي، عطسه و سرفه ديده مي‌شود.

در ديگر پرنده‌هاي موجود در راسته Galliformes علايم باليني مشابه ديده مي‌شود ولي پرنده‌ها مدت زمان بیشتري زنده مي‌مانند و اختلالات عصبي نظير پارزي1 ، فلجي، تورتيكوليس، نيستاگموس2 و اختلالات رفتاري مشاهده مي‌شود.

در شترمرغ‌ها (Struthio camelus) كاهش فعاليت، كاهش اشتها، دپرسيون، پژمردگي پرها، عطسه و تنفس بادهان باز مشاهده مي‌شود.

تعدادي از پرنده‌ها تعادل نداشته و فلجي بالها و لرزش سروگردن را نشان مي‌دهند.

 

شيوع و مرگ و مير:

در ماكيان، بوقلمون و ديگر پرنده‌هاي موجود در راسته Galliformes ميزان واگيري و مرگ و مير مانند علايم باليني متغير مي‌باشد و به بيماريزايي ويروس، نوع ميزبان، سن پرنده شرايط محيطي و عفونت‌هاي همراه بستگي دارد.

در ويروس‌هاي Mp  AI ميزان مرگ و مير بطور معمول كمتر از 5% مي‌باشد، در جوجه‌هاي جوان و در صورت همراه شدن با عفونت‌هاي ثانويه ميزان مرگ و مير بالا مي‌رود.

ميزان واگيري و مرگ و مير ايجاد شده در اثر ويروس‌هاي Hp  AI بالا مي‌باشد(89ـ50% ) و در بعضي گله‌ها به 100 درصد مي‌رسد.

در پرنده‌هاي وحشي ويروس‌هاي Mp  AI واگيري نداشته و مرگ و مير ايجاد نمي‌كنند پرنده‌هاي وحشي مرده (گنجشك سانان) در فارم‌هايي كه با ويروس Hp  AI آلوده ‌شده‌اند، ديده مي‌شود. در شترمرغ‌ها، هر دوي ويروس‌هاي Hp و Mp ميزان واگيري و مرگ و مير متوسطي را ايجاد مي‌كنند. واگيري و مرگ و مير در شترمرغ‌هاي جوان تر(زير 3 ماه) بالاتر مي‌باشد و مرگ و مير 30% گزارش شده است و .... (متن اصلي)

پاتولوژي :

جراحات كالبد گشايي:

محل و شدت ضايعه بسته به گونه پرنده، بيماريزايي ويروس و وجود عوامل بيماريزاي ثانويه بسيار متفاوت مي‌باشد.

ويروس‌هاي Mp AI1: بيشتر ضايعات در مجاري تنفسي و بخصوص سينوس‌ها ديده مي‌شود وبه صورت التهاب نزله‌اي، فيبريني، سروزي ـ فيبريني، موكوسي چركي و يا فيبريني چركي مي‌باشد. مخاط نای ادماتوز و پرخون بوده و خونريزي اغلب ديده مي‌شود. ترشحات ناي سروزي تا چركي بوده، مجاري هوايی را مسدود نموده و منجر به خفگي مي‌شود. التهاب فيربيني چركي معمولاً با عفونت‌هاي ثانويه همراه مي‌باشد. سينوس‌هاي فوق حدقه چشمي متورم بوده وترشحات موكوسي تا موكوسي ـ چركي در بيني ديده مي‌شود. در صورت همراه بودن بيماري AI با عوامل بيماريزايي ثانويه نظير پاستورلا مولتوسيدا و يا ا.كولاي برونكوپنوموني ـ فيبريني ـ چركي ديده مي‌شود.

التهاب نزله‌اي تا فيبريني در محوطه بطني ايجاد شده و پريتونيت ناشي از زرده تخم‌مرغ ممكن است مشاهده شود.

در بوقلمون‌ها آنتريت نزله‌اي يا فيبريني در سكوم و يا روده‌ها،  ممكن است ديده شود.

در مرغ‌هاي تخم‌گذار اگزوداي التهابي در اويداكت ديده مي‌شود و ترسيب كلسيم در در چند تخم مرغ گذاشته شده آخري ممكن است مشكل داشته و بی شكل يا شكننده باشند. تخمدان‌ها تحليل رفته، خونريزي در فوليكول‌هاي بزرگ ديده شده و ...

اويداكت ممكن است ادماتوز شده و ترشحات نزله‌اي تا فيبريني در داخل مجراي آن وجود داشته باشد. كليه‌ها متورم شده و رسوب اورات در احشا ديده مي‌شود.

بصورت تك‌گير و بخصوص در بوقلمون‌ها سفت شدن، رنگ پريدگي و خونريزي در پانكراس ديده مي‌شود. در اردك‌هاي اهلي سينوزيت، التهاب مخاط ملتحمه و ديگر ضايعات تنفسي ديده مي‌شود.

ويروس‌هاي Mp  AI در rheas  و emus ترشحات چشمي، سينوزيت فيبريني التهاب ناي،  التهاب كيسه‌هاي هوايي، پنوموني بینابيني، پرخوني ارگان‌هاي احشايي، خونريزي در ناي ، پريكارديت و پري هياتيت فيبريني را ايجاد نمود.

ويروس‌هاي Hp  AI1: ضايعات درماتوز؟، هموراژيك و نكروزان در ارگان‌هاي احشايي و پوست ايجاد مي‌كنند در صورت وجود مرگ فوق حاد هيچ نوع ضايعاتي ممكن است مشاهده نشود. در ماكيان تورم سر، صورت و بخش بالاي گردن در اثر ادم زيرجلدي و خونريزي‌هاي پيتشي و اكيموز در اين اعضا ديده مي‌شود.

ادم اطراف چشم، نقاط نكروتيك، خونريزي و سيانوز قسمت‌هاي بدون پوست بخصوص تاج و ريش ديده مي‌شود.

ضايعات موجود در ارگان‌هاي احشايي، بسته به سويه ويروس متفاوت مي‌باشد ولي خونريزي در سطوح سروزي و مخاطي و كانون‌هاي نكروز در بافت پارانشيمي ارگان‌هاي احشايي در بيشتر موارد وجود دارد.

خونريزي روي اپیكارديوم، عضلات سينه و سطح مخاطي پيش معده و بطن‌ها ديده مي‌شود. بيشتر ويروس‌هاي Hp AI كانون‌هاي نكروز در پانكراس، قلب و بطور معمول در كبد و كليه‌ها ايجاد مي‌كنند. در ريه‌ها پنوموني بينابيني موضعي تا منتشر بهمراه ادم ديده مي‌شود.

بورس كلواكي و تيموس دچار آتروفي مي‌شوند.

در شترمرغ‌ها ادم سروگردن، آنتريت هموراژيك شديد، پانكراس متورم و سفت، التهاب خفيف تا شديد كيسه‌هاي هوايي، بزرگ شدن كليه‌ها و طحال ديده مي‌شود.

علايم ميکروسكوپيك:

ويروس‌هاي Mp  AI:

در پرنده‌ها پنوموني فيبريني سلولي تا پنوموني برونشيولي لنفوسيتي دیده می شود. در موارد شديد بيماري پنوموني منتشر به همراه ادم مويرگ‌هاي هوايي ديده مي‌شود بطور معمول تراكئيت هتروفيلي تا تراكئيت لنفوسيتي و برونشیت وجود دارد. در حالات تجربي و فيلدي بيماري  نفروز و نفريت ديده مي‌شود و تمايل كليوي ويروس به سويه ويروس بستگي داشته  در تلقيح داخل وريدي ويروس بيشتر مشاهده مي‌شود.

در ماكيان التهاب پانكراس كمتر از بوقلمون‌ها مشاهده مي‌شود.

در پرنده‌هاي تلف شده تخليه لنفاوي به همراه نكروز و يا آپوپتوزيز لنفوسيت‌هاي بورس كلواكي، تيموس و طحال عمراه با تجمعات لنفوسيتي ديده مي‌شود.

آنتي‌ژن‌هاي ويروس در لنفوسيت‌ها بندرت ديده مي‌شود ولي در اپي‌تليوم تنفسي نكروز شده اپي تليوم توبول‌هاي كليوي و اپي‌تليوم آسینار پانكراس وجود دارند.

در  rheas  التهاب هتروفيلي تا التهاب چركي گرانولوماتوزي سينوس‌ها و برونشيت  پنوموني به همراه نكروز اپي تليوم تنفسي ايجاد مي‌شود.

در شترمرغ‌ها نكروز كبد و طحال آنتريت و سينوزيت ديده مي‌شود.

ويروس‌هاي Hp AI:

در تلقيح تجربي ويروس ضايعات هيستوپاتولوژيك مشاهده شده بسته به ميزان ويروس تلقيح شده، سويه جوجه، روش تلقيح و وضعيت پاساژ ويروس متفاوت مي‌باشد. بطور كلي نكروز و يا التهاب ارگان‌هاي مختلف ايجاد مي‌شود.

مغز، قلب، ريه، پانكراس و ارگان‌هاي لنفاوي اوليه و ثانويه شديدتر از ارگان‌هاي ديگر درگير مي‌شوند.

بطور معمول مننگوانسفاليت لنفوسيتي همراه با گليوزيز كانوني، نكروز نوروني و نورنو‌فاژي ديده مي‌شود و ادم و خونريزي نيز ممكن است ديده شوند.

دژنراسيون كانوني تا نكروز انعقادي منتشر يا كانوني متعدد ميوسيت‌هاي قلبي همراه با التهاب لنفوسيت هيستوسيتي مشاهده مي‌شود. پروتئين‌هاي ويروس آنفلونزا در نورون‌ها و ميوسيت‌هاي ضايعات مغز و قلبي به فراواني وجود دارد.

نكروز در ميوفيبرهاي اسكلتي توبول‌هاي كليوي ، سلول‌هاي اندوتليال عروقي سلول‌هاي قشري آدرنال و سلول‌هاي آسيني پانكراس ايجاد مي‌شود.

اگر پرنده بمدت 5ـ3 روز زنده بماند ميزان نكروز كاهش يافته و شدت التهاب لنفوسيتی ‌هيستوسيتي افزايش مي‌يابد.

نكروز، آپوپتوزيز و تخليه بافت لنفاوي بورس كلواك، تيموس و طحال ايجاد مي‌شود اما آنتي‌ژن ويروس بندرت در لنفوسيت‌ها يافت مي‌شود.

ضايعات مجاري تنفسي بصورت وسيعي متغير بوده و از كمترين تا شديدترين ضايعات مشاهده مي‌شود.

ميكرو ترومبوس‌هاي متعددي در داخل مويرگ‌هاي جلدي و زير جلدي و سياهرگ‌هاي كوچك بخش بدون پر پوست بوجود مي‌آيند.

در اپي درم مراحل مختلف تشكيل وزيكول ديده شده و در نهايت نكروز ضعيفي تشكيل مي‌شود. در شترمرغ‌ها ويروس‌هاي HP AI نكروز انعقادي در كليه‌ها، كبد و طحال ايجاد مي‌كنند. نكروز فيبريني در آرتريول‌هاي مغز و طحال، نكروز سلول‌هاي آسيني و نفوذ سلول‌هاي تك هسته‌اي در پانكراس و خونريزي و نكروز در روده‌ها ديده مي‌شود.

آلودگي پرنده‌هاي وحشي با ويروس‌هاي HP AI بندرت مشاهده شده و اطلاعات كمي در اين مورد وجود دارد. طي مطالعات تجربي در عفونت اردك‌هاي Mallard باويروس‌هاي HP و MP پنوموني خفيف بدون وجود علايم باليني مشاهده مي‌شود.

بيماريزايي مراحل عفوني

بيماريزايي ويروس با استنشاق و يا بلع ويريون‌هاي HP AI  يا MP شروع مي‌شود و در پرنده‌ها حفره بيني اصلي‌ترين محل اوليه تكثير ويروس مي‌باشد.

در ويروس HP ويريون‌ها به تحت مخاط رسيده و داخل مويرگ‌ها وارد مي‌شوند. ويروس‌ها در داخل سلول‌هاي اندوتليومي تكثير پيدا كرده، از طريق سيستم عروقي و لنفاوي پخش شده و در سلول‌هاي متفاوتي از ارگان‌هاي مختلف،مغز و پوست تكثير پيدا مي‌كنند. ويروس ممكن است قبل از تكثير وسيع در سلول‌هاي اندوتليومي عروقي سيستميك شود. در ويروس‌هاي HP جايگاه شكستن هماگلوتينين توسط آنزيم‌هاي فوريني كه در همه جاي بدن پرنده تكثير پيدا نمي‌كنند.? علايم باليني و مرگ بعلت نقص كاركرد ارگان‌هاي متعددي ايجاد مي‌شود. ضايعات ايجاد شده توسط ويروس AI در نتيجه يكي از سه  عامل ذيل مي‌باشد: 1) تكثير مستقيم ويروس در سلول‌ها بافت‌ها و ارگان‌ها 2) اثرات غير مستقيم توليد واسطه‌هاي سلولي نظير سیتوكاین‌ها 3) اسكيمي ناشي از ترومبوز عروقي.

تكثير ويروس‌هاي Mp محدود به مجاري گوارشي و تنفسي مي‌باشد. بيماري و مرگ در اثر واردآمدن آسیب به سیستم تنفسی ، بخصوص موقع همراه شدن با عفونت‌هاي باكتريايي ثانويه ايجاد مي‌شود. بطور معمول ويروس‌هاي Mp  AI پخش سيستميك داشته، در توبول‌هاي كليوي، اپي تليوم آسينار پانكراس و ديگر ارگان‌هاي واجد آنزيم‌هاي شبه تريپسين تكثير پيدا كرده  و ضايعه ايجاد مي‌كنند.

ايمني

فعال: آلودگي با ويروس‌هاي AI باعث ايجاد آنتي‌بادي همورال سيستميك و مخاطي مي‌شود. 5 روز پس از آلودگي آنتي‌بادي Igm سيستميك ايجاد شده و به مدت كوتاهي پس از آن آنتي بادي IgG توليد مي‌شود. ميزان پاسخ آنتي‌بادي در گونه‌هاي مختلف پرنده‌ها فرق مي‌كند (ماكيان < قرقاول < بوقلمون< بلدرچين< اردك) پاسخ سرولوژيكي اردك‌ها متغير مي‌باشد.

آنتي‌بادي‌هاي ضد پروتئين‌هاي سطحي HA  و NA خنثي‌كننده بوده و محافظت ايجاد مي‌كنند. محافظت اوليه توسط آنتي‌بادي‌هاي ضد HA ايجاد مي‌شود و هر دوي HA و NA از ايجاد علايم باليني و مرگ متعاقب آن در درگيري با HA و NA هاي همولوگ جلوگيري مي‌كنند. ميزان ايمني ايجاد شده در برابر آلودگي مخاطي و دفع ويروس متعاقب آن به ميزان تشابه ترادف ژني HA ويروس واكسن و HA ويروس بستگي دارد. مدت زمان دوام ايمني معلوم نمي‌باشد ولي در پرنده‌هاي تخم‌گذار ايمني در برابر علايم باليني و مرگ متعاقب يك بار واكسيناسيون حداقل 30 هفته مي‌باشد. پرنده‌هاي شفا يافته از يك مواجهه فيلدي در براب تحت تيپ‌هاي HA و NA مشابه ايمن مي‌باشند.

پيشگيري از علايم باليني و مرگ توسط ايمني ايجاد شده در برابر پروتئين‌هاي داخلي معلوم نمي‌باشد ولي مدت زمان تكثير و دفع ويروس AI را كاهش مي‌دهند اين عمل احتمالاً توسط ايمني سلولي انجام مي‌شود.

طي مطالعه‌اي ويروس غير فعال H9N2 در ماكيان ايمني كوتاه مدتي در برابر ويروس Hp H5N1 ايجاد مي‌كند ولي ايمني ايجاد شده تكثير ويروس در دستگاه گوارش را بطور كامل متوقف نمي‌كند و ايمني ايجاد شده از نوع ايمني سلولي مي‌باشد.

ايمني غير فعال1: بنابر شواهد موجود، تا 2 هفته اول زندگي پرنده در برابر علايم باليني و مرگ و مير ايجاد شده توسط ويروس‌هاي AI هومولوگ ايمني ايجاد مي‌شود.

 

 

تشخيص:

تشخيص آنفلونزاي پرنده‌ها با استفاده از شناسايي مستقيم ژن‌ها و پروتئين‌هاي ويروس AI و يا جداسازي ويروس AI و شناسايي آن صورت مي‌گيرد.

جهت جداسازي ويروس سواپ‌هاي كلواكي و نايي از پرنده‌هاي مرده و زنده گرفته مي‌شود نمونه‌گيري از بافت‌هاي داخلي جدا از بافت‌هاي مجاري تنفسي و گوارشي انجام مي‌شود و جداسازي ويروس از ارگان‌هاي داخلي بيانگر پخش سيستميك ويروس مي‌باشد كه در مورد ويروس‌هاي Hp مشاهده مي‌شود.

نگهداري نمونه‌هاي ويروس بمدت 48 ساعت در دماي cْ 4 و براي مدت زمان‌هاي طولاني‌تر در دماي 70- درجه سانتي‌گراد صورت مي‌گيرد.

شناسايي مستقيم پروتئين‌ها و اسيدهاي نوكلئيك ويروس:

اين نوع روش بطور معمول در شناسايي ويروس‌هاي آنفلونزاي حيوانات، استفاده نمي‌شود. يك نوع آزمايش آنفلونزاي انساني، آنتي‌ژن‌هاي ويروس آنفلونزاي پرنده‌ها را در نمونه‌هاي گرفته شده ومايع آلانتوئيك تخم‌مرغ‌هاي جنين دار آلوده شناسايي مي‌كند كه حساس و اختصاصي مي‌باشد. محققي آزمايش آنتي‌بادي فلورسانت را براي شناسايي سريع ويروس‌هاي آنفلونزاي پرنده‌ها در نمونه‌هاي تهيه شده بكار برد. اليزاي نوع مستقيم نيز براي شناسايي آنتي‌ژن‌هاي ويروس آنفلونزا در نمونه‌هاي گرفته شده بكار مي‌رود. با استفاده از ايمونوپراكسيد از آنتي‌بادي‌هاي مونوكلونال جهت شناسايي آنتي‌ژن‌هاي ويروسي در بافت‌ها بكار مي‌روند. پروب‌هاي ژنومي نشان دار شده با استفاده از آزمايش هيبريداسيون insitu سلولي‌هاي درگير در تكثير ويروس‌هاي آنفلونزا را در بافت‌هاي پرنده‌هاي مبتلا معلوم مي‌كنند. روش‌هاي مبتني بر PCR استفاده شده و 100 برابر حساس‌تر از جداسازي ويروس مي‌باشند. اين روش انقلابی را در تشخيص و پايش آنفلونزا بوجود مي‌اورد.

 

 

 

 

جداسازي ويروس:

2/0 سي‌سي از نمونه آلوده به ويروس به حفره آلانتوئيك جنين‌هاي 11ـ10 روزه ماكيان تلقيح مي‌شود. جنين‌هایي كه پس از 24 ساعت در اثر آلودگي باكتريايي و يا سرم ناشي از تلقيح تلف مي‌شوند كنار گذاشته مي‌شوند. بعضی از ويروس‌ها  بسرعت رشد كرده و در عرض 48 ساعت جنين را مي‌كشند ولي در بيشتر موارد جنين‌ها قبل از اين زمان نمي‌ميرند. پس از 72 ساعت يا پس از مرگ جنين تخم‌مرغ‌ها از انكوباتور بيرون آورده شده سرد شده و مايع آلانتوئيك جمع‌آوري مي‌شود. حضور ويروس با استفاده از فعاليت هماگلوتيناسيون اریتروسيت‌ جوجه‌ها در مايع آلانتوئيك مشخص مي‌شود. در صورت وجود ويروس در نمونه تلقيح شده ويروس در پاساژ اول به ميزان كافي رشد داشته و هماگلوتيناسيون ايجاد مي‌شود و نيازي به پاساژهاي تكراري وجود ندارد پاساژهاي تكراری امكان آلودگي‌هاي متقاطع را افزايش مي‌دهند.

نگهداري دراز مدت ويروس در دماي cْ 70- و يا بصورت لئوفيليزه صورت مي‌گيرد.

شناسايي ويروس :

مايع آلانتوئيك تخم‌مرغ‌هايي كه از لحاظ هماگلوتيناسيون مثبت مي‌باشند جهت بررسي و شناسايي ويروس استفاده مي‌شوند. جدايه ويروسي با استفاده از آزمايش HI، در برابر نيوكاسل و ديگر آنتي‌سرم‌ها مورد بررسي قرار مي‌گيرد و در صورت منفي بودن، ويروس جهت حضور آنتي‌ژن اختصاصي تيپ A آنفلونزا بررسي مي‌شود. نوكلئوپروتئين (NP) اختصاصي تيپ ويروس و يا پروتئين ماتريكس با استفاده از آزمايش ايمونوديفيوژن (ID) دوتايي و هموليز شعايي منفرد مورد بررسي قرار گرفته و شناسايي مي‌شوند.

آنتي‌بادي‌هاي مونوكلونال كه با پروتئين‌هاي ماتريكس و يا نوكلئوپروتئين واكنش نشان مي‌دهند، در شناسايي اين آنتي‌ژن‌ها در آزمايش اليزا استفاده مي‌شوند. قدم بعدي در شناسايي ويروس، تعيين تحت تيپ آنتي‌ژنيكي آنتي‌ژن‌هاي سطحي HA و NA مي‌باشد.

تحت تيپ NA با استفاده از ميكرو NI و آنتي‌سرم‌هايي كه بر عليه 9 NA شناخته شده تهيه شده‌اند، مورد شناسايي قرار مي‌گيرند. اين ارزيابي (NI) اغلب اولين آزمايشي است كه برروي يك جدايه صورت مي‌گيرد.شناسايي تحت تيپ HA با استفاده از HI صورت مي‌گيرد.

ويروس آنفلونزاي واحد HA جديد، با استفاده از آنتي‌سرم‌هاي موجود در برابر تحت تيپ‌هاي شناخته شده HA مورد شناسايي قرار نمي‌گيرد و تأييد آنفلونزا بودن ويروس با استفاده از آزمايش‌هاي اختصاصي تيپ ضروري است. شناسايي نهايي ويروس در آزمايشگاه‌هاي مرجع استانی، دولتي و يا OIE صورت مي‌گيرد.

سرولوژي

آزمايش‌هاي سرولوژيك جهت شناسايي آنتي‌بادي‌هاي اختصاصي AI از روز هفتم پس از آلودگي استفاده مي‌شوند. تكنيك‌هاي متعددي براي پايش سرولوژيكي و تشخيص استفاده مي‌شوند در برنامه‌هاي پايش سرولوژيكي، ازمايش ايمنوديفيوژن دوتايي براي شناسايي آنتي‌بادي ضد NP بصورت مرتب استفاده مي‌شود با اين آزمايش آنتي‌بادي‌هاي ضد آنتي‌ژن‌هاي اختصاصي تيپ A كه مشخصه ويروس‌هاي آنفلونزاي تيپ A هستند را شناسايي مي‌كند. آزمايش اليزا بصورت تجاري در دسترس بوده و آنتي‌بادي‌هاي مربوط به ويروس‌هاي انفلونزاي پرنده‌ها را شناسايي مي‌كند. پس از شناسايي آنفلونزا توسط آزمايش‌هاي اليزا يا ID، ازمايش HI جهت تعيين تحت تيپ‌هاي HA استفاده مي‌شود.  در روش‌هاي سرولوژيك تفاوت‌هاي قابل ملاحظه‌اي در پاسخ‌هاي ايمني گونه‌هاي مختلف پرندگان مشاهده مي‌شود،بعنوان مثال آنتي‌بادي‌هاي NP در بوقلمون‌ها و قرقاول‌ها بصورت واضح قابل شناسايي مي‌باشند در حاليكه در اردك‌هاي آلوده غير قابل شناسايي مي‌باشد، بعلاوه در اردك‌ها ممكن است آنتي‌بادي‌ها مانند ديگر گونه‌هاي پرندگان ايجاد شوند ولي با آزمايش HI و آنتي‌ژن ويروسي معمول مورد شناسايي قرار نگيرند.

سرم تعدادي از گونه‌ها واجد ممانعت‌گرهاي غير اختصاصي مي‌باشد كه اختصاصيت آزمايش HI و ديگر آزمايش‌ها تداخل ايجاد مي‌كنند و اين ممانعت گرها بايد از بين بروند. دو روشي كه بيشتر از همه روش‌ها در مورد اين ممانعت گرها بكار مي‌رود. آنزيم تخريب كننده رسپتورها (RDE)1 و پريوريت پتاسيم2 مي‌باشد.

غير از ممانعت‌گرهاي غير اختصاصي هماگلوتيناسيون، سرم تعدادي از گونه‌ها نظير بوقلمون‌ها و غازها باعث آگلو تيناسيون اریتروسيت‌هاي ماكيان استفاده شده در تست HI مي‌گردد.

تشخيص تفريقي:

بعلت گسترده بودن علايم باليني و كالبدگشايي مشاهده شده در اين بيماري، تشخيص دقيق با استفاده از روش‌هاي ويروس‌شناسي و سرولوژي صورت مي‌گيرد.

ويروس بيماري نيوكاسل، پنوموويروس پرنده‌ها و ديگر پاراميكسوويروس‌ها، لارنگوتراكئيت عفوني برونشيت عفوني، كلاميديا، مايكوپلاسما و ديگر باكتريها بايستي با ويروس AI مورد تشخيص تفريقي قرار گيرند.

استراتژي مداخله‌اي

روشهاي پيشگيري و كنترل عفونت ويروس آنفلونزا مبتني بر پيشگيري از ورود اوليه ويروس و كنترل شيوع ويروس در صورت ورود مي‌باشد. نكته اساسي در رسيدن به اهداف تعيين شده در كنترل و پيشگيري اين بيماري، آموزش افراد مرتبط با صنعت طيور مي‌باشد، بدين صورت كه ويروس AI چطور وارد مي‌شود، چطور انتشار مي‌يابد و اين وقایع چطور مي‌توانند پيشگيري شوند.

پيشگيري:

مهمترين منبع ويروس آنفلونزا براي پرنده‌ها، پرنده‌هاي آلوده مي‌باشند بنابراين اساسي‌ترين كار جدا نمودن پرنده‌هاي حساس از پرنده‌هاي آلوده و ترشحات مواد دفعي اين پرنده‌ها مي‌باشد.

«بيوسكوريتي» نخستين خط دفاعي مي‌باشد. انتقال زماني اتفاق مي‌افتد كه پرندگان آلوده و حساس در تماس نزديك با همديگر باشند و يااينكه مواد آلوده به ويروس مربوط به پرنده‌هاي آلوده نظير وسايل مرغداري، كفش، لباس و وسايل تلقيح مصنوعي و غيره به محيط پرنده‌هاي سالم وارد شود. ويروس موجود در مدفوع پرنده‌ها از طريق مردم و وسايل و تجهيزات مرغداري منتقل مي‌شود.

بين پرنده‌هاي شفا يافته و سالم نيز نبايد تماسي وجود داشته باشد، زيرا مدت زماني كه پرنده‌هاي موجود در يك گله ويروس AI را دفع مي‌كنند معلوم نمي‌باشد.

پرنده‌هاي وحشي بعنوان مخزن ويروس‌هاي آنفلونزا، اساسي‌ترين منبع آلودگي براي پرنده‌هاي اهلي مي‌باشند.

جايگاه‌هاي زنده فروشي پرنده‌ها (LPM) دومين مخزن با اهميت ويروس AI براي پرنده‌هاي اهلي مي‌باشد.

خوك‌ها ممكن است منبع ويروس آنفلونزا براي بوقلمون‌ها باشند و ويروس‌ها بصورت مكانيكي و يا از طريق مردم و يا خوك‌هاي اهلي به بوقلمون‌ انتقال يابند.

كنترل:

ويروس آنفلونزا از مجاري گوارشي و تنفسي به بيرون دفع مي‌شود و در داخل يك مرغداري از طريق «آيروسل و بلع» از پرنده‌اي به پرنده ديگر منتقل مي‌شود.

پس از ورود ويروس به مرغداري جابجايي گله، وسايل و تجهيزات آلوده، عرضه گله آلوده به بازار و ضدعفوني و آماده سازي ناكافي سالن‌هاي مرغداري باعث پخش بيماري AI مي‌شود. همه روش‌هاي كنترلي پخش آنفلونزا، براساس پيشگيري از آلودگي و كنترل جابجايي انسان‌ها و وسايل مي‌باشد. مردمي كه با پرنده‌هاي آلوده و يا مدفوع‌شان تماس دارند، اصلي‌ترين علت انتقال عامل بيماري مابين مرغداري‌هاي مختلف مي‌باشند. وسايل و تجهيزاتي كه در تماس مستقيم با پرنده‌ها يا مدفوع‌شان مي‌باشند بدون شستشو و ضدعفوني كافي نبايد از يك مرغداري به مرغداري ديگر حمل شوند و محل رفت و‌ آمد نزديك مرغداري‌ها بايستي عاري از مدفوع پرنده‌ها باشد.

برنامه پيشگيري از MP AI در مينه سوتا مبتني است بر آموزش، پيشگيري از مواجهه با ويروس، مونتيورينگ بيماري، گزارش و پاسخ مناسب.

پس از شناسايي بيماري، پاسخ مناسبي بايد اتخاذ شود و بعلت غير قابل پيش بيني بودن تظاهر بيماري، پاسخ بايد سريع و كامل باشد. قبل از جداسازي و تعيين بيماريزايي ويروس برنامه‌هاي كنترلي محكمي بايد اتخاذ شوند. قبل ازاينكه بتوان بيماري را ريشه‌كن نمود، شيوع فارم به فارم ويروس بايستي تحت كنترل قرار گيرد. بخاطر اينكه ضرر و زيان اقتصادي ناشي از بيماري ممكن است شديد باشد، برنامه‌هاي كنترلي نبايد به پرورش دهندگان ....

در مينه سوتا اولين، مرحله در پاسخ به وقوع آنفلونزا، جداسازي داوطلبانه گله‌هاي آلوده توسط پرورش دهندگان براي پيشگيري از انتقال بيماري به گله‌هاي ديگر مي‌باشد.

در مرحله دوم، عرضه پرنده‌ها به بازار بصورت كنترل شده صورت مي‌گيرد. بيشترين دفع ويروس آنفلونزا از گله آلوده در طي 2 هفته اول پس از آلودگي صورت مي‌گيرد.گله‌هاي مثبت از لحاظ سرمي ريسك بالايي از لحاظ انتقال آلودگي ندارند. 4 هفته پس از اولين ورود آلودگي، ويروس را نمي‌توان شناسايي كرد. عرضه به بازار زمان‌بندي شده و طبق دستور پرنده و تخم‌مرغها در شيوع MP  AI صورت مي‌گيرد.

بخش سوم پاسخ «تغيير برنامه‌هاي فارمي» مي‌باشد. 4 هفته پس از درگيري آخرين گله در يك فارم، پرنده‌ها به فارم منتقل شده، بصورت جداگانه مديريت شده و از آلودگي گله‌هاي جديد پيشگيري مي‌شود.

هزينه پاكسازي كامل گله‌هاي چند سني آلوده شده به MP AI تقريباً 2 برابر هزينه مستقيم ضررهاي ناشي از بيماري مي‌باشد.

در موارد واگيري‌هاي MP AI بايد تلاش شود بيماري به گله‌هاي مجاور انتشار نيابد.

واگيري‌هاي مختلف MP AI در دنيا نشان داده است كه اين نوع واگيري‌ها مي‌توانند به MP AI (آنفلونزاي فوق حاد) تبديل شوند. اين مطلب بيانگر اهميت پاسخ سريع و مناسب در برابر واگيري‌هاي MP  AI مي‌باشد. پيشگيري و كنترل واگيري‌هاي آنفلونزاي خفيف (MP AI) مهمترين مرحله در پيشگيري از واگيري‌هاي Hp  AI مي‌باشد.

در‌صورت شيوع ويروس فوق حادي نظير A/chicken/pennsylvania/1370/83(H5N2)

برنامه‌هاي ريشه‌كني دولتی (قرنطينه، كشتار، پاكسازي كامل مزرعه از پرنده‌ها و آماده‌سازي) اعمال مي‌شود. تصميم مبني بر ريشه‌كني براساس وضعيت و ميزان گسترش مشكل و خصوصيات بيولوژيكي ويروس صورت مي‌گيرد. بررسي‌هاي سرلوژيك جهت شناسايي واگيري‌هاي جديد بيماري لازم است.

واكسيناسيون:

واكسن‌هاي كشته ويروس آنفلونزا در گونه‌هاي مختلف پرندگان استفاده شده و عدم تاثير آنها در پيشگيري از علائم باليني بيماري و بروز مرگ و مير به خوبي معلوم شده است. به هر حال محافظت ايجاد شده نسبت به تحت تيپ ويروس اختصاصي مي‌باشد. پرندگان در برابر آلودگي با هر 15 تحت تيپ HA ويروس آنفلونزا حساس مي‌باشند و هيچ راهي براي پيش‌بيني مواجهه پرنده‌ها با كدام يك از اين 15 نوع HA وجود ندارد و انجام واكسيناسيون در برابر تحت تيپ‌هاي شناخته شده، از لحاظ عملي ممكن نمي‌باشد. بعد از بروز يك واگیري آنفلونزا و شناسايي تحت تيپ ويروس، واكسيناسيون ممكن است ابزار سودمندي باشد. طي مطالعات تجربي متعددي معلوم شده است كه واكسن‌هاي كشته منوولان و پلي والان قادر به توليد آنتي ابدي و ايجاد محافظت در برابر مرگ و مير، واگيري و كاهش توليد تخم مرغ ناشي از بيماري هستند. نشان داده شده است كه جوجه‌ها به طور موفقيت آميزي با تلقيح داخل جنيني (inovo) امولوسيون روغني واكسن‌هاي كشته ايمن مي‌شوند. استفاده كنترل شده واكسن‌ها در واگيري‌هاي آنفلونزاي MP با تحت تيپ‌هاي H5 و H7 شانس بروز ويروس‌هاي HP AI را به تاخير مي‌اندازد. در چنين حالاتي انجام واكسيناسيون مانع بررسي‌هاي سرولوژيكي مي‌شود و آلودگي ويروسي در غياب بيماري مي‌تواند اتفاق افتاده و حضور داشته باشد. چرخش آلودگي طبيعي ويروس‌هاي MP AI شناسايي گله‌هاي آلوده به ويروس‌هاي Hp AI را دچار مشكل مي‌كند. جهت رفع مشكل پايش سرولوژيكي گله‌هاي واكسينه شده پرنده‌هاي حساسي كه به آنها واكسن تجويز نشده است در گله‌هاي واكسينه قرار داده مي‌شود. آزمايش پرنده‌هاي مزبور در دوره‌هاي زماني مورد نظر وجود آنتي بادي در برابر ويروس آنفلونزا و مواجهه گله با ويروس فيلدي را معلوم مي‌سازد. گله‌هاي واكسينه عاري از ويروس نيستند، اما واكسن ميزان دفع ويروس و انتقال آن به ديگر پرنده‌ها را كاهش مي‌دهد.

غير از واكسن‌هاي كشته واكسن‌هاي ديگري نظير واكسن‌هاي ناقل و واكسن‌هاي DNA كه داراي ژن‌هاي HA هستند وجود دارند و باعث ايجاد ايمني مي‌شوند. واكسن‌هاي همالگوتينيني در برابر محدوده وسيعي از ويروس‌هاي تحت تيپ HA همولوگ ايمني ايجاد مي‌كنند. مزيت عمده استفاده از واكسن‌هاي بازآرايي شده يا HA خالص شده اين است كه در آزمايش ايمنوديفيوژن دوتايي واكنش نشان نمي‌دهد، بنابراين پايش سرولوژيكي توسط اين واكسن‌ها دچار اختلال نمي‌شود.

عيب استفاده از واكسن‌هاي ناقل آبله اين است كه در صورت استفاده قبلي ازواكسن آبله در گله قادر به ايجاد ايمني در برابر ويروس آنفلونزا نخواهند بود.

استفاده از واكسن‌ها باعث كاهش انتقال آنفلونزا شده و حساسيت پرنده‌ها در برابر ويروس‌هاي آنفلونزا را كاهش مي‌دهد. از اين رو روش‌هاي ريشه‌كني قبل از انتشار بيماري و اندميك شدن آن مي‌تواند انجام گيرد.

درمان

هيچ نوع درمان عملي و اختصاصي براي انفلونزاي پرندگان در طيور تجاري وجود ندارد. آمانتادين به صورت تجربي در كاهش مرگ و مير موثر مي‌باشد اما جهت استفاده در حيوانات مورد تغذيه انسان تاييد نشده است و استفاده از آن به سرعت منجر به بروز ويروس‌هاي مقاوم به آمانتادين مي‌شود.

آنتي بيوتيك‌ها و درمان‌هاي حمايتي براي كاهش اثرات عفونت‌هاي باكتريايي همراه استفاده مي‌شود.

 

رفرنس:

Diseases of Poultry

11th Editiun

 

 

No comments:

Post a Comment