Wednesday, August 5, 2009

بیماری‌ بورس‌ عفونی‌

   

 

 بیماری بورس عفونی ،اولین‌ بار درسال‌ 1926 توسط ‌  Cosgrove شناسایی ‌شد‌. به علّت‌ وجود ضایعات‌ وسیع كلیوی در این بیماری در ابتدا اصطلاح‌ ‌ نفروز پرنده‌ها "برای آن پیشنهاد شد ولی امروزه با توجه به گزارش اولیه بیماری از منطقه‌ گامبوروی‌ایالت داویر آمریکا  ، در حال حاضر بیشتر به بیماری گامبورو شهرت دارد.

اهمیت‌ اقتصادی‌ این‌ بیماری‌ را از دو جهت‌ می‌دانند: 1-تلفات بیش از 20 درصدی درجوجه‌های‌ با سن سه هفته و بالاتر، مرگ‌ومیر  بیش‌ از 20 درصد ایجاد می كنند، 2-  تضعیف‌ ایمنی‌ شدید و طولانی‌ مدت‌ در جوجه های با سن کمتر از 3 هفته.

 

«سبب شناسی‌»

ویروس‌ بیماری‌ بورس‌ عفونی‌ ،عضوی‌ از خانواده‌ بیرناویریده[1] است. این‌خانواده‌ واجد سه جنس‌ است:

1- آكوابیرنا ویروس[2]:‌ ویروس‌ نكروز عفونی‌  پانكراس‌ كه ‌ماهیها، حلزونها و سخت‌پوستان‌ را مبتلا می‌كند

2-  ایوی‌بیرنا ویروس[3]: عامل‌ بیماری‌ بورس‌ عفونی در پرندگان

3-  انتوموبیرنا ویروس[4] ویروس‌ دروزوفیلا ایكس‌[5] که حشرات‌ را درگیر می‌كند.

ویروس‌ IBD  بدون‌ غشاء ،دارای تقارن‌ 20 وجهی‌ و با اندازۀ تقریبی 65-50 نانومتر است.

 از آنجا که ژنوم‌ ویروسهای ‌موجود در این‌ خانواده‌ از دو قطعه RNA خطی و زوج رشته (dsRNA[6] تشکیل شده است، در نامگذاری آنها واژۀ «بیرنا» به معنی دو، بکار رفته است. دوقطعۀ ژنوم ویروس را که A و B  نامیده‌ می‌شوند با استفاده‌ از روش الكتروفورز  روی‌  ژل‌ پلی‌اكریلامید می توان‌ شناسایی‌ کرد. . الگوی حرکتی الکتروفورتیک قطعات ژنوم، بسته به سروتیپ ویروس متفاوت است.

ویروس IBD دارای پنج پروتئین‌ ‌ به‌ نامهای‌VP1،VP2،VP3،VP4،VP5[7]  با وزنهای ‌مولكولی‌ به‌ ترتیب‌ 90، 41، 32، 28 و 21 كیلودالتون‌ است، پروتئین‌ دیگری‌ به نام‌  VPx   شناسایی شده كه‌ احتمالا نقش‌ پیش‌ ساز پروتئین های ذکر شده را دارد.VP2 و VP3  تشکیل دهندۀ کپسید و مهمترین پروتئین‌های‌ ویروس هستند. این دو پروتئین در سویه های متعلق به  سروتیپ‌ 1، به‌ ترتیب‌ 51 و 40درصد  پروتئین‌های‌ ویروسی ‌را تشكیل‌ می‌دهند. در حالی‌ كه‌؛ 1VP و 4VP، پروتئین‌های‌ كوچكی‌ بوده‌ و به‌ ترتیب‌ 3 و6 درصد پروتئین‌های‌ ویروسی‌ را تشكیل‌ می‌دهند. 1VP، یک  RNAپلیمراز ویروسی‌ و4VP ‌نوعی پروتئاز است . اهمیت‌ VP5  به‌ درستی‌ شناخته‌ نشده‌ اما؛ احتمالاً نقش‌ تنظیمی‌ در آزاد شدن‌ ویروس‌ از سلول عفونی و سپس پخش‌ آن‌ را دارد. قطعۀ كوچکتر ژنوم‌ (قطعۀ B)، 1VPو بخش‌ بزرگتر ژنوم (قطعۀ‌ A)،  بقیۀ پروتئین‌های‌ ویروسی‌ را  كد می‌كند،‌ آنتی ژن اختصاصی سروتیپ بر روی‌ 2VP  و آنتی ژن اختصاصی گروه بر روی‌ 3VPقرار دارد. بنابراین آنتی‌بادیهای مونوكلونال‌ ضد  2VP قادر به تفکیک دو سروتیپ‌ ازهم‌ هستند، در حالیكه‌ آنتی‌بادیهای مونوکلونال‌ ضد VP3 ، تنها آنتی‌ژنهای‌ اختصاصی‌ گروه  را مشخص می سازند. ‌ شباهت ژنومی درقطعۀ B  سروتیپ‌های‌ 1 و 2 ویروس IBD بسیار بیشتر از این تشابه قطعۀ  A است.

اساس‌ مولكولی‌ بیماریزایی‌ ویروس‌ بیماری بورس عفونی هنوز مشخص‌ نیست‌ و به طور کلی اطلاعات‌ كمی‌ در مورد وقایع‌ بیوشیمیایی‌ تكثیر بیرناویروسها وجود دارد. به نظر می رسد اسیدنوكلئیك‌ ویروس‌، با استفاده‌ از مكانیسم‌ جابه‌جایی‌ مستقیم[8] تكثیر یافته و تكثیر ویروس‌ متعاقب‌ نفوذ به‌ سلول‌، بدون‌ برداشت پوشش‌ ویروسی‌ صورت‌ می‌گیرد.

 

«حساسیت‌ به‌ عوامل‌ فیزیكی‌ و شیمیایی‌»

ویروس‌ IBD، بسیار پایدار است ، این ویروس در برابر اتر و كلروفرم‌ مقاوم‌ ، ولی؛  درPH=12، غیرفعال‌ می‌شود. PHاسیدی روی آن‌ تاثیری ندارد . در دمای‌ 56 درجۀ سانتی گراد  بیش از 5  ساعت‌ زنده‌ می ماند.  فنل‌ 5 درصد و یا تیمروزول[9]‌ 0.125 درصد به مدت‌ یک ساعت‌  در دمای‌ 30 درجۀ سانتی گراد روی‌ آن ‌تأثیری ندارد. مواجهه‌ با فرمالین‌5 درصد به‌ مدت‌ شش ساعت‌ آلودگی ویروس‌ را به‌میزان‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ كاهش‌ می‌دهد.

تركیبات‌ یددار، باعث غیرفعال شدن ویروس مس شوند. كلرآمین‌ پنج درصد نیز ویروس‌ را پس‌ از ده دقیقه‌ از بین‌ می برد. طبیعت‌ مقاوم ویروس‌ موجب‌ ماندگاری‌ طولانی مدت آن در مرغداری‌ها حتی پس‌ از شستشو وضدعفونی‌ آنها می‌شود.

 

طبقه ‌بندی‌ سویه‌ها‌:

روشهای‌ مولكولی‌ و فتوتیپی‌ متعددی‌ جهت‌ دسته‌بندی‌ جدایه‌های‌IBDV  مورد استفاده قرار می گیرند. از دسته‌بندی‌ فتوتیپی‌ نظیر سروتایپینگ، به شیوه های مختلف از زمان‌كشف‌ ویروس‌ تا به حال، به طور موفقیت‌آمیزی‌ استفاده‌ شده‌ است. تست خنثی‌سازی‌ ویروس‌ (VN) و تعیین سروتیپ های IBDV با استفاده از آنتی‌ بادی‌های‌ پلی‌كلونال‌، مواردی از این روش ها است.

روشهای‌ مولكولی‌ جدید، برای انجام مطالعات‌ اپیدمیولوژیك‌ و تشخیص سریع بیماری بسیار مفید هستند. ولی؛ در طبقه ‌بندی‌ جدایه‌ها  چندان قابل استفاده نیستند. چرا که؛ در این‌ روشها،‌ ارتباطی‌ مابین‌ دسته ‌بندی‌ مولكولی‌ وسرولوژیكی‌ جدایه ها مشاهده نمی شود.

‌ ویروس‌ IBD دارای دو سروتیپ‌ 1 و 2 است که با استفاده‌ از آزمایشهای‌ خنثی‌سازی‌ ویروس[10]‌، از هم‌ متمایز می‌شوند. آزمایشهای‌ مبتنی‌ بر آنتی ‌بادی‌ فلوروسانت‌ و یا الایزا این‌ دو را از هم‌ تفریق نمی‌ کند.

ایمنی در برابر سروتیپ 2، محافظتی در برابر سروتیپ 1 ایجاد نمی کند. برعكس‌ آن‌ را نمی‌توان بررسی کرد زیرا در سروتیپ‌ 2 ، هیچ سویۀ‌ حادی ‌وجود ندارد که بتوان از آن در هنگام چالش با ویروس برای انجام مطالعه استفاده کرد.  سروتیپ‌ 2 ویروس برای اولین بار از بوقلمونها جدا شد‌،در مطالعات‌ بعدی،‌ این ویروسها از جوجه‌ها نیز جدا شدند و آنتی ‌بادی‌ های مربوط به‌ آنهادر سرم خون جوجه‌ها و بوقلمون‌ها نشان داده شد.

در سروتیپ‌ 1 سویه هایی وجود دارند که از لحاظ‌ آنتی‌ژنتیكی‌ تا حدی متفاوت‌ از جدایه‌های‌ استاندارد هستند.  واكسن‌ های موجود ، ایمنی‌ كاملی‌ در برابر این سویه ها که سویه‌های‌ واریانت‌ نامیده می شوند، به وجود نمی‌آورند‌. به طور خلاصه در حال حاضر 3 تیپ آنتی ژنیکی ویروس IBD وجود دارد: ویروسهای سروتیپ1 کلاسیک(استاندارد)، ویروسهای سروتیپ1 واریانت  و ویروسهای سروتیپ 2 .

دسته‌بندی‌ براساس‌ ایمنی زایی جدایه ها نیز انجام میگیرد. نتایج‌ حاصل‌ از این‌ نوع‌ دسته‌بندی‌، مشابه‌ نتایج‌ گرفته‌ شده‌ از آزمایشهای ‌VN متقاطع‌ است.

به علت حساسیت‌ بالای روشهای‌ مولكولی‌ ، مصرف زمان کمتر، توانایی‌ استفاده‌ از آنها بر روی‌ نمونه‌های‌ خام‌ یا نمونه‌های‌ زنده و عدم نیاز به تکثیر ویروس،‌ امروزه این روشها ، جهت دسته‌بندی‌ جدایه‌های‌‌ IBDVمورد استفاده قرار گرفته اند. اما؛ همانطور که پیشتر گفته شد به دلیل عدم همخوانی با روش های سرولوژی رایج ، تفسیر نتایج به دست آمده باید با احتیاط صورت گیرد. RT/ PCR-RFLP بیشتر از سایر روش های مولکولی بدین منظور استفاده می شود.

 

 بیماریزایی‌:

سروتیپ‌ 1 ویروس‌  IBD بیماریزاست، علائم‌ بالینی‌ و جراحات بیماری ‌ تنها در ماکیان  دیده ‌می‌شود.  هیچ‌ نوع‌ علائم‌ بالینی‌ ویا تغییرات‌ ماكروسكوپی‌ و میكروسكوپی‌ در جوجه‌های‌ تلقیح‌ شده‌ با جدایه‌های‌ سروتیپ‌ 2 ویروس‌ IBD دیده‌ نمی شود.

در یک‌ مطالعه‌ ، سویه‌ OH سروتیپ‌ 2 در جنین بعد از پنج بار پاساژ ‌ ، ویروس برای ‌جنین‌ها بیماریزا شد ولی‌ در جوجه‌ها و یا بوقلمونهای‌ SPF دو هفته‌ همچنان غیر ‌بیماریزا باقی ماند.

 

«میزبانهای‌ آزمایشگاهی‌»

جنین‌ ماکیان:

جداسازی‌ اولیه‌ ویروس‌ و یا پاساژ متوالی آن در جنین‌ ماکیان چندان ساده نیست. در یک‌ مطالعه‌،بدنبال‌ تلقیح‌ ‌ IBDV به حفره‌ آلانتوئیك تخم مرغهای جنین دار‌،در پاساژ اول  ‌همه‌ جنین‌ها و در پاساژ دوم‌ 30 درصد جنین‌ها تلف‌ شدند ولی در پاساژسوم‌هیچ‌نوع مرگ‌ومیر جنینی ‌مشاهده ‌نشد.                      

در مطالعه ای‌ سه روش‌ تلقیح ویروس در‌‌ حفره ‌آلانتوئیك‌، كیسه‌ زرده‌ و غشاء كوریوآلانتوئیك بایکدیگر مقایسه شد ‌، تلقیح در حفره‌ آلانتوئیك‌ بعنوان نامناسب‌ترین‌ روش‌ ارزیابی شد چرا که  تیتر ویروس حاصله در مقایسه‌ با تلقیح درغشای‌ كوریوآلانتوئیك‌  كمتر بود. در روش تلقیح‌ ویروس به ‌زرده‌، تیتر متوسطی‌ حاصل شد.

 در تلقیح‌ ویروس‌ به تخم‌مر‌غهای‌ جنین‌دار 10 روزه‌، مرگ‌ومیر جنینی‌ در طی 3تا5 روز پس‌ از تلقیح‌ دیده می‌شود، در جنین های تلقیح شده اتساع‌ ادماتوز ناحیه‌ شكمی‌، پرخونی‌ پوستی‌،خونریزی‌های‌ پتشی‌( به‌ خصوص‌ در پرها)، پرخونی‌ مفاصل‌ انگشتان‌  و ناحیه‌ سری‌، نكروز‌ و خونریزی‌های‌ اكیموتیك‌ در کبد، ظاهر پخته كمرنگ‌ ‌قلب‌،پرخونی‌ ونكروز ‌كلیوی، پرخونی‌ وسیع‌ ریوی‌ و كمرنگ‌ شدن طحال‌ بهمراه نقاط‌ نكروتیك‌ كانونی‌ ریز‌ دیده می شود. ضایعات ایجاد شده در اثر سویه‌های ‌واریانت‌ IBDV، با ضایعات‌ ایجادشده‌ توسط‌ سویه های ‌استاندارد متفاوت‌ بوده و‌ مرگ‌ومیر جنینی كمتری‌  دیده‌ می‌شود. سویه‌های‌ فوق‌ حاد در مقایسه‌ با سویه‌های‌ كلاسیك‌، در جنین‌ جوجه‌ها ‌ مرگ‌ومیر بیشتری ایجاد می کنند.

 

«كشت‌ سلولی‌»

بسیاری‌ از سویه‌های‌ IBDV، به‌ كشت‌های‌ سلولی‌ با منشأ جنین ماکیان سازگاری ‌یافته‌ و آثار تخریب سلولی‌ قابل مشاهده‌ ایجاد می کنند. میزان تکثیر این ویروسها در محیط کشت سلولی را  بااستفاده‌ از ارزیابی‌ پلاك‌ یا روشهای‌ میكروتیتر می توان ارزیابی کرد.در مطالعه ای ‌ تکثیر سویه های مختلفی از سروتیپ‌های‌ 1 و 2 (شامل سویۀ ورایانت‌ ) در سه نوع کشت سلول لاین با منشأ پستانداران که، MA-104,VERO وBGM-70 بودند، بررسی و مقایسه شد. ویروس در هر سه محیط رشد کرد.اما؛ آثار تخریب ‌ سلولی‌، در كشت‌ سلولی‌ BGM-70بیشتر از دو محیط کشت دیگر دیده‌ شده است.

 از آنجا که ویروس بیماری بورس عفونی در کشت سلول لاین با منشأ لکوز ماکیان رشد می کند.اما؛ در کشت سلول لاین با منشأ مارک قادر به رشد نیست، به نظر می رسد لنفوسیت‌ های‌ B واجد Igm سلولهای‌ هدف‌ احتمالی‌ برای ویروس هستند. ولی؛ سلولهای‌T نسبت به آن حساس‌ نیستند.

جداسازی‌ و پاساژ متناوب‌ ویروس‌ در كشت‌های‌ سلولی‌ با منشأ جنین‌ ماکیان، بسیار مشكل‌ است، سویه‌های‌ جدا شده از بوقلمون‌ به‌ آسانی‌ بعد از 3 تا 10 بارپاساژ كور به‌ كشت‌ سلولی‌ فیبروبلاست جنین ماکیان (CEF) سازگاری‌ می‌یابند. كشت‌ سلولی‌BGM-70 جهت جداسازی‌ ویروس از بورس جوجه‌هایی‌ كه‌ به‌ طور‌ طبیعی‌ به‌بیماری‌ مبتلا شده‌اند، مفید است.

در پی شش بار پاساژ ویروس‌ در كشت‌های‌ سلولی‌ CEF یا BGM-70 ، بیماریزایی‌ ویروس از بین         می رود. اما؛ همین تعداد پاساژ مشابه‌ در جنین‌ جوجه‌ها بر روی‌ بیماریزایی‌ ویروس‌ ‌ تأثیری‌ ندارد.

 

«بروز پراکندگی بیماری»

عفونت پرنده ها با سروتیپ‌ 1 ویروس IBD، انتشار‌ جهانی‌ دارد و در تمام‌ مناطق‌ عمده تولیدكننده‌ ‌طیور دنیا دیده‌ می‌شود. بیشتر گله‌ها در طی‌ مراحل‌ اولیۀ زندگی‌ توسط‌ ابتلای‌ طبیعی‌ یا واكسیناسیون‌، با ویروس‌IBD مواجه می شوند.

 

«میزبانهای‌ طبیعی‌ و تجربی‌»

 ماكیان‌ و بوقلمونها میزبانهای‌ طبیعی‌ ویروس‌ هستند. ویروس‌ بیماری بورس عفونی از جوجه‌ شترمرغ‌ های 8 هفته‌ای‌ كه‌ بورس‌ فابرسیوس‌، طحال‌ و  تیموسشان آتروفی شده بود نیزجدا شده است. آنتی ‌بادی‌ ضد IBDV دركلاغ‌ سیاه‌، قرقاولهای‌ وحشی‌ و تعداد دیگری از گونه‌های‌ نادر پرندگان‌ شناسایی‌ شده‌است‌.

هر چند همۀ‌ نژادهای‌ ماكیان‌ به IBD حساس هستند.اما؛ برخی از محققان‌ مشاهده‌ كردند كه‌ جوجه‌های‌ لگهورن‌ سفید، علائم‌بالینی‌ بسیار شدیدتری‌ نشان‌ داده‌ و مرگ‌ومیر بالاتری‌ دارند.

جوجه ها درسنین‌ 3الی6 هفتگی‌ بیشترین حساسیت‌ را نسبت به بیماری بالینی دارند. جوجه‌ها در‌ سنین زیر سه هفتگی‌ علایم‌ بالینی‌ را نشان‌ نمی‌دهند  اما دچارعفونت‌ ‌تحت‌ بالینی ‌ و تضعیف‌ ایمنی‌ شدیدی می شوند  که از لحاظ‌ اقتصادی‌ اهمیت‌ بسیار بالایی دارد.

بورس فابرسیوس محل اصلی تکثیر ویروس و ایجاد جراحات قابل مشاهده در بیماری است. بنابراین در صورتی که طی عمل جراحی بورسکتومی، این اندام از بدن پرنده خارج شود و یا با تجویز سیکلوفسفامید در فعالیت طبیعی این اندام اختلال ایجاد شود، پرنده نسبت به چالش با سویۀ حاد ویروس مقاوم خواهد بود.

محققان‌ عنوان نمودند که‌‌ علت جراحات‌ همراه با خونریزی در بافت ها تشكیل ‌كمپلكس‌های‌ ایمنی‌ است. این جراحات‌ نوعی‌ واکنش‌ ایمونولوژیك‌ موضعی‌(واکنش آرتوس) است كه‌ توسط ‌كمپلكس‌های‌ «كمپلمان‌- آنتی‌بادی‌- آنتی‌ژن‌» ایجاد می‌شود. این‌ كمپلكس‌ باعث‌ ایجاد فاكتورهای‌ كموتاكسی‌، نفوذ لکوسیت‌ها و خونریزی‌ می‌شود. عدم‌ مشاهدۀ این ضایعات‌ در جوجه‌های‌ دو هفته‌ای‌ احتمالاً به علت‌ نبود مقادیر کافی از فاکتورهای كمپلمان‌ است. براساس  مشاهدات موجود‌، در  جوجه‌های‌ مبتلا، مدت‌ زمان‌ انعقاد خون‌ افزایش‌ می یابد. اختلالات انعقادی، خود باعث ایجاد خونریزی های بیشتری می‌شود. تفاوت‌ بیماریزایی ‌ویروس‌ IBD در جوجه‌های سنین‌ مختلف‌ ، احتمالاً در اثر فاكتورهایی‌ است كه‌ در انعقادخون‌ و یا جراحات‌ ایمونولوژیكی‌ دخالت‌ دارند.

بر اساس مطالعات سرولوژیك ‌و با جداسازی‌ ویروس‌ IBD از بوقلمونها و اردک‌ها مشخص شده است که  عفونت‌‌ طبیعی‌ در این گونه ها رخ می دهد. بررسی های سرولوژیک انجام گرفته در تعدادی‌ از گله‌های ‌بوقلمون‌ تا قبل از سال‌ 1978 میلادی‌ ‌؛ بیانگر منفی بودن این گله ها از نظر بیماری بورس عفونی بوده است. بنابراین موارد عفونت  بوقلمونها با ویروس‌IBD  پدیدۀ ‌ تازه‌ای‌ محسوب می شود.

محققی‌ عنوان کرده است كه‌ عفونت‌ تجربی‌ ویروس‌ IBD در بوقلمونهای سنین‌ 3الی6 هفتگی‌ بیشتر تحت‌ بالینی بوده‌، ولی؛ جراحات‌ میكروسكوپی‌ در بورس‌ ایجاد می‌شود. آنتی‌بادی‌های‌ خنثی‌كننده‌ در جوجۀ بوقلمون ها،  12 روز پس‌ از آلودگی‌ ایجاد می شود.

 

«راه های انتقال و حاملین»

بیماری‌ بورس عفونی بسیار مسری‌ است و ویروس این بیماری‌ در محیط‌ مرغداری ها حضور دارد.  در یک مرغداری‌‌ آلوده، پس از خروج پرنده های بیمار حتی بعد از گذشت  122 روز، ویروس‌ IBD می تواند فعال باقی بماند. ‌ آب‌، دان‌ و مدفوع‌ می توانند به مدت به‌ مدت‌ 52 روز آلودگی را حفظ کنند. هیچ‌ شواهدی‌ مبنی‌ بر انتقال‌ عامل‌ بیماری‌ از طریق‌ تخم‌مرغ‌ و یا وجود حالت‌ حامل‌ در بین‌ پرنده‌های‌ بهبود یافته‌ وجود ندارد. مقاومت ‌ویروس‌ در برابر گرما و مواد ضدعفونی‌كننده‌ زیاد است و این مسئله به ماندگاری‌ ویروس‌ در محیط ‌مرغداری‌ کمک می کند.

در یک مطالعه ، 8 هفته‌ پس از  شیوع‌ بیماری‌، كرم‌ خاكی‌ موجود در محیط مرغداری‌ ‌ برای‌ پرنده‌های‌ حساس‌ كه‌ از آن‌ تغذیه‌ می کردند، بیماریزا بود‌. با استفاده‌ از آزمایش‌ AGP، در نمونه‌های‌ بافتی‌ موش‌های‌ مرده‌ درمرغداری هایی‌ كه‌ سابقه‌ درگیری‌ با بیماری‌ IBD را داشته اند، آنتی‌بادی‌ ضد ویروس‌ IBD  شناسایی‌ شده است.

 

دوره‌ كمون‌ و علایم‌ بالینی‌

دوره‌ كمون‌ بیماری‌ بسیار كوتاه‌ است. علایم بالینی بیماری معمولاً 2الی3 روز پس‌ ازمواجهه‌ با IBDV دیده‌ می‌شوند.

 از اولین‌ نشانه های بیماری‌ در گلّه  این است که ‌ تعدادی از پرنده‌ها به‌ مقعد خود‌ نوك‌ می زنند. کثیف بودن پرهای‌ مقعد ، اسهال‌ سفید و آبكی‌،بی‌اشتهایی‌، دپرسیون‌، ژولیدگی پرها ، لرزش‌، از پاافتادگی‌ شدید و سرانجام‌ مرگ‌ ازعلایم‌ دیگر این بیماری‌ هستند. پرنده‌های‌ بیمار دهیدراته‌ شده‌ و در مراحل‌ پایانی‌ بیماری‌ دمای‌بدن‌شان‌ به كمتر از حدّ طبیعی‌ می‌رسد.

 

 

 

میزان شیوع‌ و تلفات

در گله‌های‌ خیلی‌ حساس ‌ بیماری‌ وقوع ناگهانی‌ داشته، میزان‌ واگیری بسیاربالا است وتا 100 درصد گله می‌رسد. با این حال در موارد دیگری ممكن‌ است‌ مرگ‌ ومیری دیده نشود و یا اینکه میزان تلفات  به     ‌30-20 درصد برسد.‌ معمولاً تلفات ناشی از بیماری از روز سوم‌ پس‌ از آلودگی‌ شروع‌ می شود و درعرض‌ 7-5 روز به‌ بیشترین حد خود می رسد.

در اواخر 1980 میلادی‌ جدایه ‌هایی‌ از سویه های‌ فوق‌ حاد ویروس بیماری‌ گامبورو در اروپا دیده شد. که؛ ‌تعدادی‌ از این‌ جدایه‌ها باعث تلفات 100-90 درصدی  را در گلّه‌های‌ لگهورن‌ 4 هفته‌ای‌ بوده اند. شیوع‌ اولیه‌ بیماری‌ در یك‌ گله،‌ معمولاً بسیار حادّ است. ولی؛ شیوع‌های‌ بعدی‌ بیماری‌ ازشدت‌ كمتری‌ برخوردار هستند.

 

آسیب شناسی

تغییرات ماکروسکوپی

در پرنده‌های‌ بیمار، دهیدراتاسیون ، تیره رنگ شدن عضلات‌ ناحیه‌ سینه وخونریزی‌ در عضلات‌ سینه ‌و ران به‌ صورت‌ مكرر دیده‌ می‌شود. در پرنده‌های‌ تلف‌ شده‌ و یا پرنده هایی که در مراحل‌ پیشرفته‌ بیماری‌هستند،‌ موكوس‌ داخل‌ روده‌ها افزایش یافته و تغییراتی در‌ كلیه ها‌ دیده‌ می‌شود که این ضایعات احتمالاً ناشی از دهیدراتاسیون‌ شدید هستند. كلیه‌، در پرنده‌هایی‌ كه‌ در مراحل اول آلودگی‌ قرار دارند؛  نرمال‌ به‌ نظر می‌رسند. بورس‌ فابرسیوس‌ ،اولین‌ ارگان‌ هدف‌ ویروسIBD  است.

در روز سوم‌ پس‌ از آلودگی‌، اندازه‌ و وزن‌ بورس‌ در اثر ادم‌ و پرخونی‌  افزایش‌ می یابد.

 در روز چهارم‌ ، بورس‌ به‌ دوبرابر وزن‌ طبیعی‌ خود می‌رسد و پس‌ از آن‌ وزن بورس به تدریج شروع‌ به‌ كم‌شدن‌ می‌كند.

 در روز پنجم،‌ بورس‌ به‌ وزن‌ طبیعی‌ خود برگشته، آتروفی‌ بورس‌  ادامه‌یافته‌، به طوریكه‌ در روز هشتم‌ تقریباً به‌ یک سوم وزن‌ طبیعی‌ خود می‌رسد.

در روزهای دوم و سوم ‌پس‌ از آلودگی‌، ترانسودای‌ زرد ژلاتینی‌ در سطوح‌ سروزی‌ بورس فابرسیوس‌ دیده‌ می‌شود. خطوط‌ طولی‌ سطح‌ بورس‌ برجسته‌تر شده‌ و رنگ‌ سفید نرمال ‌آن‌ به‌ رنگ‌ كرم‌  تغییر‌ می یابد. متعاقب‌ برگشت‌ بورس‌ به‌ اندازه‌ طبیعی‌، ترانسودای‌ موجود بر روی سطوح‌ سروزی‌ بورس ناپدید شده‌ و رنگ بورس ‌آتروفی شده،خاكستری‌ می‌شود.در بورس های‌ درگیر، كانون‌های‌ نكروتیك‌ و خونریزیهای‌ پتشی‌ و اكیموز در سطوح ‌مخاطی‌ دیده‌ می‌شود.خونریزی‌ به صورت‌ گسترده‌ بوده‌ و خون در داخل‌ مدفوع ‌ پرنده‌ها ‌ نیز‌ ممکن است دیده‌ شود. طحال‌ كمی‌ بزرگ‌ شده‌ و نقاط‌ خاكستری‌رنگ‌ كوچكی‌(كه‌ به صورت‌ منظم‌ در سطح‌ آن‌ پخش‌ هستند) دیده‌ می شوند. به طورمعمول ‌خونریزی‌ در مخاط‌ بین پیش‌ معده‌ و سنگدان‌ دیده‌ می‌شود. سویه‌های‌ فوق‌ حاد ویروس‌ بیماری‌ گامبورو در مقایسه‌ با سویه‌های‌ با بیماریزایی ‌متوسط،‌ موجب‌ كاهش‌ بیشتر وزن‌ تیموس می شوند و جراحات‌ بیشتری‌ در لوزه های سكومی‌، تیموس‌، طحال‌ و مغز استخوان‌ ایجاد می کنند. ولی؛ از نظر ایجاد جراحات‌ در بورس‌ تفاوتی با سویه های با حدت متوسط ندارند.

به غیر از سویه‌ واریانت‌ IN ، جدایه‌های‌ نوع‌  واریانت‌ ویروس‌ IBD  پاسخهای‌ التهابی ایجاد نمی کنند.

 

تغییرات‌ میكروسكوپی‌:

جراحات‌ میكروسكوپی‌ IBD  بیشتر در ساختار لنفوئیدی‌ (بورس‌،طحال‌، تیموس‌، غدد، هاردرین‌ و لوزه های‌های‌ سكومی‌) اتفاق‌ می‌افتد ؛ تغییرات‌ ایجادشده در بورس‌ بسیارشدیدتر و به صورت دژنراسیون‌ و نكروز لنفوسیت‌ها در بخش‌ مدولای‌ فولیكولهای‌ بورس‌ است. در مدت زمان کوتاهی،  لنفوسیت‌ها ‌ با هتروفیل‌ها، باقی‌ مانده‌های ‌روند پیكنوز و سلول‌های ‌رتیكولواندوتلیومی هیپرپلاستیك‌ جایگزین‌ می شوند. خونریزی‌ نیز دیده‌ می شود. ولی؛‌ یك‌ یافته‌ دائمی‌ نیست‌. همه‌ فولیكول‌های‌ لنفاوی‌ در عرض‌ 4-3 روز پس‌ از عفونت‌ درگیر می‌شوند. به علت ادم‌ شدید، پر خونی‌ و تجمع‌ هتروفیل‌ها  در بورس فابرسیوس، وزن این اندام در این زمان افزایش می یابد.

با كاهش‌ واكنشهای‌ التهابی‌، حفره‌های‌ كیستیك‌ در بخش‌ مدولای‌ فولیكول‌ها به وجود آمده‌، نكروز و فاگوسیتوز هتروفیل‌ها و پلاسماسل‌ها رخ‌ داده‌ و فیبروپلازی‌ در بافت‌ پیوندی‌ بین فولیكولی‌ ایجاد می‌شود.

درمراحل‌ اولیه‌ عفونت‌ در طحال، هیپرپلازی سلول‌های‌ رتیكولواندوتلیال اطراف‌ سرخرگ‌های‌ غلاف آدنوئیدی‌ دیده می شود.ضایعات‌ ایجاد شده در طحال‌  در مقایسه‌ با بورس‌ وسعت‌ كمتری‌ داشته‌ و التیام‌ شان سریع تر از بورس اتفاق‌ می‌افتد و سه‌ روز پس‌ از عفونت،‌ نكروز لنفوئیدی‌ در فولیكول‌های‌ زایا و غشای‌ لنفوئیدی‌ اطراف‌ سرخرگ‌های‌ كوچك‌ رخ می دهد. در تیموس‌ ولوزه های سكومی‌ واكنشهای‌ سلولی‌ در بافت‌های ‌لنفاوی ‌دیده‌ می‌شود، در این اندام ها همانند آنچه در مورد طحال گفته شد، جراحات محدود و روند بهبود سریع است.

غده‌هاردرین در چشم،‌ متعاقب‌ آلودگی‌ جوجه‌ یكروزه‌ با ویروس‌ IBD ، به‌شدت‌ تحت تأثیر قرار می گیرد. به طور طبیعی با افزایش‌ سن‌ جوجه ها،‌‌ غده‌ هاردرین از پلاسماسل‌ها انباشته‌ می‌شود. ولی؛‌عفونت‌ با ویروس‌ IBDمانع‌ این‌ روند طبیعی می‌شود. در سنین‌ 7-1 هفتگی‌ تعداد پلاسماسل ها ‌در غدد هاردرین‌ جوجه‌های‌ دچار عفونت با ویروس‌ IBD، 10-5 برابر كمتر از جوجه‌های‌ گروه‌كنترل‌ غیر آلوده است.                  به طور تجربی 14-5 روز پس‌ از تلقیح  ویروس‌IBD در جوجه‌های‌ گوشتی‌ با سن 3 هفته ، ‌نكروز پلاسماسل‌ها در غدۀ هاردرین دیده‌ می شود ، به طوری که در مدت 7 روز پس‌ از تلقیح‌، تعداد پلاسماسل‌ها تا 51 درصد كاهش‌ می‌یابد. که؛ این كاهش‌ موقتی‌ بوده‌ و 14 روز پس‌ ازتلقیح‌ میزان پلاسماسل ها به‌ حد‌ طبیعی‌ خود  بر می‌گردد.

در بورس، 7-1 روز پس‌ از تلقیح‌، نكروز فولیكولی‌ اتفاق می افتد.جراحات‌ هیستولوژیك‌ موجود در كلیه‌ها، غیراختصاصی‌ است و احتمالاً در اثر دهیدراتاسیون‌ شدید جوجه‌های‌ بیمار اتفاق‌ می‌افتد. در کبد ترشحات اطراف رگی منوسیت ها با میزان کم مشاهده می شود.

با استفاده از میکروسکوپ الکترونی معلوم شده که ‌ 48 ساعت‌ پس‌ از تلقیح ویروس،‌ تعداد و اندازۀ ریزپرز‌های‌ موجود بر روی‌ سلولهای‌ اپی‌تیلومی مخاط بورس ‌ كاهش‌ پیدا می‌كند.

 

«پاتوژنز روند‌ عفونی‌»

مراحل‌ انتشار و عفونت‌زایی‌ ویروس‌ با استفاده‌ از روش ایمنوفلورسانس‌ مورد بررسی‌ قرار گرفته‌ است. یك‌ ساعت‌ پس از تلقیح ویروس از راه خوراکی، ویروس ‌به سلولهای‌ لنفوئیدی‌ موجود در دئودنوم‌ و ژئوژنوم‌ می رسد. حدود 5 ساعت‌ بعد، ویروس‌ به‌ كبد می‌رسد و بعد از آن‌، از طریق‌ گردش‌ خون‌ به‌ سایر بافت‌ها(كه‌ شامل‌ بورس‌ نیز می‌باشد) انتشار می یابد. به دنبال عفونت‌ بورس‌، ویرمی‌  ثانویه‌ و پخش مجدد ویروس در بدن اتفاق‌ می‌افتد.  ‌‌4 ساعت‌ پس‌ از تلقیح‌، آنتی‌ژن‌های ‌ویروسی‌ درسلولهای‌ لنفوئیدی‌ و ماكروفاژهای‌ سكوم‌ قابل تعیین است.

 

«ایمنی‌»

ویروسهای‌ دو سروتیپ‌ IBDV، واجد آنتی‌ژن‌های‌ گروهی‌ مشتركی‌ هستند كه ‌می‌توانند با استفاده‌ از آزمایشهای‌ آنتی ‌بادی‌ فلورسانت‌ و الایزا ارزیابی‌ شوند، این‌ آزمایشها ‌قادر تفکیک دو سروتیپ‌ IBDVنیستند.آنتی‌ژنهای‌ گروهی‌ مشترك‌ در هر دو سروتیپ‌ بر روی‌ 2VP و 3VP قرار دارند. 2VP ‌ واجد آنتی‌ژن‌های‌‌ اختصاصی‌ سروتیپ‌ نیز هست‌ كه‌ باعث‌ ایجاد آنتی‌ بادی‌های‌ VN می‌شود. آنتی‌بادی‌های‌ تولید شده بر ضد 3VP هیچ ‌گونه‌ اثرمحافظت کنندگی ندارند. 2VP واجد آنتی‌ژنهای‌ مهمی است‌ كه‌ باعث‌ ایجاد ایمنی‌ می‌شود.

سویه های‌ شناخته‌ شده‌ سروتیپ‌ 2، در ماکیان وبوقلمونها بیماریزا نیستند‌ و یا بیماریزایی‌ بسیار كمی‌ دارند. سویه‌های‌ واریانت‌ تا کنون بیشتر از جوجه‌هایی‌ جدا شده اند كه‌ آنتی‌بادیهای‌ VN برعلیه سروتیپ‌ 1 را داشتند.واكسن‌های‌ غیرفعال و زنده‌ تهیه شده از سویه‌های‌ واریانت‌ ، قادر به ایمن ساختن جوجه‌ها در برابر هر دو‌ سویۀ ‌ واریانت‌ و استاندارد هستند. در حالیكه؛ ‌واكسنهای‌ غیرفعال ساخته‌ شده‌ از سویه‌های‌ استاندارد، جوجه‌ها را تنها در برابرهمان سویه ها ایمن می سازند.

‌ تحت ‌تیپ‌های‌ سروتیپ‌ 1، دارای آنتی‌ژنهای‌ مشترك کمی‌ هستند كه‌باعث‌ تولید آنتی‌بادیهای‌ ایمنی‌زا‌ می‌شوند. نقش‌ بارز ایمنی‌ همورال‌ در محافظت‌جوجه‌ها به‌ طور كامل‌ شناخته‌ شده‌ است. این ایمنی به طور غیرفعال‌ از مادر  به‌ نتاج‌ انتقال می یابد. ایمنی‌ با واسطۀ‌ سلولی‌ نقش‌ تکمیلی‌ در محافظت‌ از بیماری ‌دارد. تعدادی از نژادهای‌ ماکیان به طور‌ طبیعی‌ در برابر بیماری‌ بورس عفونی مقاومت دارند.

 

«ایمنی‌ فعال‌»

مواجهه‌ طبیعی‌ با ویروس IBD ‌ و یا واكسیناسیون‌ با واكسن‌های‌ زنده‌ و یا غیر فعال،‌ ایمنی‌ فعال‌را تحریك‌ می‌كند. پاسخ‌ آنتی‌بادی‌ ایجاد شده‌ توسط‌ روشهای‌ متعددی‌ مثل‌AGP,CVN و یا الایزا قابل اندازه‌ گیری است.‌ میزان‌ آنتی‌بادی‌ تولید شده پس از مواجهه‌ طبیعی‌ و یا واكسیناسیون‌ بالاست و گرفتن‌ تیترهای‌ VN بزرگتر از 1000/1‌ معمول‌ می‌باشد. پرندگان‌ بالغ‌ در برابر مواجهه‌ دهانی‌ ویروس‌ مقاومت‌ دارند.اما؛ پس‌ از تلقیح‌ داخل‌ عضلانی‌ یا زیرجلدی‌ ویروس‌، آنتی‌بادی‌ در بدنشان تولید می شود.

 

«ایمنی‌ غیرفعال‌»

آنتی‌ بادیهای  مادری که از طریق‌ زرده‌ تخم‌مرغ‌ به نتاج انتقال می یابند، جوجه‌ها را در برابر مواجهه‌ اولیه‌ با ویروس‌ IBD و ‌تضعیف‌ ایمنی‌ حاصل از آن محافظت می کنند. از آنجا که نیمه‌ عمر آنتی‌بادیهای‌ مادری‌ در برابر ویروس ‌IBD  بین‌ 3 تا 5 روز است،‌ در صورت معلوم‌ شدن تیتر آنتی‌بادی‌ جوجه های هچ شده، زمان حساس شدن جوجه ها در برابر بیماری را می توان پیش بینی نمود.

رسیدن تیتر آنتی‌بادی‌ به‌ کمتر از 100/1 ،نشانه حساسیت کامل جوجه‌ها  نسبت به ‌بیماری‌ است ، در تیتر بین‌ 100/1 تا 600/1 تقریبا 40 درصد جوجه‌ها در برابر بیماری‌ ایمنی دارند .بمنظور واکسیناسیون موفقیت‌آمیز جوجه ها‌ با ‌ سویۀ ‌تخفیف‌ حدت‌ یافتۀ‌ ویروس‌ IBD، تیتر باید کمتر از 64/1  باشد.

استفاده از واکسن های غیر فعال ‌روغنی در گله های مولد‌ از طریق انتقال ایمنی‌ مادری ، به‌ مدت‌ 4 تا 5 هفته‌، ‌ ‌‌ جوجه‌ها را در برابر بیماری IBD  محافظت می کند. در حالیكه‌ مرغهای‌ مادری که تنها  واكسنهای‌ زنده را دریافت کرده اند،جوجه ها فقط به‌ مدت‌ 1 تا 3 هفته‌ ایمن‌ می‌مانند. مشابه‌ تعدادی دیگر‌از بیماریها، آنتی بادی های مادری با تحریك‌ پاسخ‌ ایمنی‌ فعال‌ تداخل دارد.

 

«تضعیف‌ ایمنی‌»

 با تلقیح‌ ویروس‌ IBD  به جوجه‌های ‌یكروزه‌ ، ‌ میزان آنتی‌بادیهای تولید شده‌ در برابر ویروس‌ بیماری‌ نیوكاسل‌ کاهش می یابد. وقتی‌ ‌ جوجه‌ها درسن ‌7 روزگی‌ با ویروس‌ IBD مواجه‌ می‌شوند؛ این‌ تضعیف‌ ایمنی‌ در وضعیت‌ متوسطی است و وقتی‌ كه‌ جوجه‌ها درسنین بالاتر یعنی  14 یا 21 روزگی‌ با ویروس IBD مواجه می شوند ،تضعیف ایمنی ایجاد شده  ناچیز است.

 در پی عفونت با ویروس IBD كاهش‌ پاسخ‌ آنتی‌بادی‌ همورال‌ دربرابر واكسن‌های‌ دیگر نیز گزارش‌ شده است. علاوه بر آن؛‌ جوجه‌هایی‌ كه‌ در سنین‌ اولیه‌ با ویروس‌IBD مواجه‌ می‌شوند در برابر بیماریهای‌IBH،كوكسیدیوز،مارك‌، كم‌خونی‌آپلاستیك‌همراه باخونریزی،درماتیت‌قانقاریائی‌، لارنگوتراكئیت‌ عفونی‌، برونشیت‌عفونی‌، كم‌خونی عفونی‌ جوجه‌ها، سالمونلوز وكلی‌باسیلوز بسیار حساس‌ می‌شوند. نکته جالب در بیماری بورس عفونی جوجه ها، این‌ است‌ كه‌ با وجود تضعیف‌ ایمنی‌ در برابر یك‌ سری‌ آنتی‌ژنها، پاسخ‌ دربرابر ویروس‌ IBD، حتی‌ در جوجه‌های‌ حساس‌ یكروزه‌، طبیعی‌ است. به‌ نظر می‌رسد كه‌ سلولهای B‌ مسئول‌ تولید آنتی‌بادی‌ ضد ویروس‌ IBD بطور انتخابی تحریک می شوند. تأثیر IBD بر روی‌ پاسخ های‌ ایمنی‌ با واسطه‌ سلولی‌، گذرا است ودر مقایسه با ‌پاسخهای‌ همورال‌ تا حدی کمرنگ تر بنظر می رسد.

در یک تحقیق گزارش شده است که تلقیح‌ سویه‌ واریانت‌ A) IBD) در مقایسه‌ با سویه استاندارد(Edgar) ، تأثیر بسیار شدیدتری‌ بر روی‌ سیستم‌ ایمنی‌ جوجه های یکروزه دارد و ایمنی‌ سلولی‌ را به‌ مدت‌ 5 هفته‌ تضعیف‌ می‌کند. تلقیح‌ ویروس‌ IBDبه‌جوجه‌های‌ 3 هفته ای‌، باعث تضعیف‌ موقتی‌ سیستم‌ ایمنی‌ سلولی می‌شود. ابتلای‌ جوجه‌های‌ 1 تا 5 روزه‌ با ویروس‌ IBD، منجر به‌ كاهش‌ شدید پلاسماسلها‌ درغده‌ هاردرین‌ شده و تاثیر آن‌ به‌ مدت‌ 7 هفته‌ باقی‌ می‌ماند.

در سرم جوجه‌هایی‌ كه‌ درسن 1 روزگی‌ با ویروس‌ IBD مواجه‌ شده بودند، ایمنوگلوبولین‌ G حضور نداشت و تنها ایمونوگلوبولین منومر تولید شد و بعلاوه تعدادسلولهای‌ B در خون‌ محیطی آنها كاهش‌ یافت‌ اما؛ سلولهای‌ T زیاد تحت‌ تأثیر قرارنگرفتند. به‌ نظر می‌رسد كه‌ ویروس‌،ابتدا در لنفوسیت‌های‌ B جوجه‌ها تكثیر می یابد. ویروس‌ IBD  بیشتر سلولهای‌ در حال‌ تكثیر و فعال‌ را آلوده می کند، از این رو ‌ لنفوسیت‌های‌ B پیش‌ ساز و نابالغ‌  به‌میزان‌ بیشتری‌ تحت تاثیر عفونت قرار می گیرند. تضعیف‌ ایمنی‌ ایجاد شده توسط‌ ویروس‌IBD از طریق مرگ لنفوسیت‌ها و آپوپتوزیس‌ صورت می گیرد و آپوپتوزیس‌ موجب‌ پیشرفت‌ جراحات‌  در بافتها و ارگانهای مختلف می‌ شود. سلولهای‌ Tعملکرد دوگانه ای در ایمنی دارند،چرا که علاوه‌ بر نقش‌ حفاظتی شان‌ ، باعث افزایش‌ تخریب‌ بافتی‌ با واسطه‌ سایتوكاین‌ها نیز می شوند.

 

«تشخیص‌»

در گله‌های‌ حساس،‌ بروز بیماری بالینی‌ و حاد بورس عفونی به‌ آسانی‌ قابل تشخیص‌ احتمالی‌ است. وقوع‌ سریع‌، شیوع‌ بالا، منحنی‌ مرگ‌ومیر تند و بهبودی‌سریع‌ (5 تا 7 روز‌) از جمله‌ علایم‌ بالینی‌ مشخص‌‌ بیماری‌ هستند. تأیید تشخیص‌ با كالبدگشایی‌ و مشاهده‌ جراحات‌ ویژۀ‌ بیماری‌ در بورس‌ فابرسیوس صورت می گیرد.بیماری در‌ جوجه‌های‌ خیلی‌ جوان‌ و یا جوجه‌های‌ دارای آنتی‌بادی‌ مادری‌، معمولاً تحت‌ بالینی‌ بوده‌ و تشخیص بر اساس كالبدگشایی‌ پرنده‌ها و مشاهده  آتروفی‌ واضح‌ بورس‌ و همچنین‌ بررسی‌ هیستولوژیك‌ آن صورت می گیرد.

ابتلای‌ جوجه‌های با سنین‌ مختلف‌ به سویه‌های‌ واریانت‌ ویروس‌ IBD، بابررسی‌هیستوپاتولوژیك‌ بورس‌كلواكی‌ و یا جداسازی‌ ویروس‌ تشخیص‌ داده‌ می‌شود.

 

 

 

جداسازی‌ و شناسایی‌ عامل‌ بیماری‌:

بورس‌ فابرسیوس و طحال‌، بافتهای‌ انتخابی‌، جهت‌ جداسازی‌ ویروس‌ IBD هستند . بورس‌ بیشتر از طحال‌ بدین منظور مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. میزان ویروس‌ در ارگانهای دیگر کمتر‌ است. نمونه‌های‌ بافتی‌ تهیه‌ شده‌، در محلول‌سالین یا آنتی بیوتیک له‌ شده، و سپس سانتریفیوژ میشود‌.محلول‌ رویی‌ برای‌ تلقیح‌ به‌ تخم‌مرغ‌های‌ جنین‌دار و یا كشت‌های‌ سلولی‌ استفاده‌می‌شود.

تلقیح به پرده كوریوآلانتوئیك‌ جنین‌های‌ ‌ 9 تا 11 روزه‌ ماکیان حساس ‌ترین‌ روش‌ برای‌ جداسازی‌ ویروسIBD است. ویروس‌ در‌ حفرۀ‌ آلانتوئیك‌ و کیسه ‌زرده‌ نیز  قابل تکثیر است. جنین‌های‌ تلقیح‌ شده‌ در عرض‌ 3 تا 5 روزمی میرند. سویه‌های‌ واریانت‌ IBDمتفاوت‌ از سویه‌های‌ استاندارد عمل‌ می‌كنند،به این ‌ترتیب‌ كه‌ باعث‌ بزرگ‌ شدن‌ طحال‌ و نكروز كبد جنین‌ها شده‌ و مرگ‌ومیركمتری‌ ایجاد می‌كنند، استفاده‌ از تخم‌مرغهای‌ جنین‌دار احتمالاً حساس ترین‌ روش‌ درجداسازی‌ ویروس‌ IBD است. به‌ علت تكثیر ویروس‌ در لنفوسیت‌های‌ B، کشت های سلولی تهیه شده‌ از بورس‌ و یا تیره های‌ سلولی‌ با منشأ سلولهای B نیز جهت‌ جداسازی‌ ویروس‌ استفاده‌ می شوند. در ارزیابی‌ اولیه‌ حضور‌ ویروس‌ در كشت‌های‌ سلولی‌ و جنین‌های‌ آلوده‌ تست ایمنوفلورسانس‌ و استفاده از میكروسكوپ‌الكترونی‌ ارزش‌ بالایی‌ دارند. كشت‌‌ سلولی‌ ‌ مرکب از 50 درصد لنفوسیت‌های‌ بورس‌ و 50 درصد فیبروبلاست جنین ماکیان به‌ طور موفقیت‌آمیزی‌ برای‌ جداسازی‌ و سروتیپ‌ بندی‌ ویروسهای‌ IBD استفاده‌ شده است.

كشت‌ سلولی‌ BGM-70  برای‌ جداسازی ‌ویروس‌ IBD مورد استفاده قرار می گیرد.

 شناسایی‌ ویروس‌  با استفاده‌ از رنگ‌آمیزی‌ ایمنوفلورسانس ‌مستقیم‌ ارگانهای‌ مبتلا یا آزمایش‌ مستقیم‌ با استفاده‌ از میكروسكوپ‌ الكترونی‌ صورت می گیرد . جداسازی‌، آنالیز آنتی‌ژنی‌ و مطالعه‌ بیماریزایی‌‌ ویروسهای‌ ‌ ‌ IBD در فیلد لازم‌ است بطور مداوم‌ صورت گیرد تا تغییرات‌ صورت گرفته در ویروس‌های فیلدی مورد شناسایی‌ قرار گیرند. پروب‌های‌ اسید نوكلئیك‌ و الایزای‌ کپچر که با استفاده‌ ازآنتی‌بادیهای‌ مونوکلونال‌ و به‌ صورت‌ مستقیم ‌بر روی‌ بافت‌ها انجام می شوند ، در تشخیص‌ سریع‌ و تایپینگ‌ ویروسهای‌ فیلدی‌ سودمند هستند. طی‌ مطالعه‌ای‌ در مقایسه بین الایزای‌ روش‌ مستقیم‌ و كشت‌ سلولی‌ ،كشت‌ سلولی‌ حساستر بود. در الایزای کپچر نیز استفاده‌ از آنتی‌بادیهای‌ پلی‌كلونال‌ در مقایسه با آنتی‌بادیهای‌ مونوكلونال‌ حساسیت تست را بیشتر می کند. در مطالعه ای‌ دیگر ، جهت‌ تعیین‌ ویروس‌ IBD در بورس‌ جوجه‌های‌ مبتلا، روشهای‌ متعددی‌ مورد مقایسه‌ قرار گرفت‌ که  RT-PCR بیشترین حساسیت را داشت.

 

«تشخیص‌ تفریقی‌»

وقوع‌ ناگهانی‌، شیوع‌ بالا، ژولیدگی‌ پرها، ظاهر پژمردۀ پرنده‌ها در مراحل اولیه بیماری و همچنین وجود خون در مدفوع تعدادی از نمونه ها بیانگر شیوع حاد کوکسیدیوز است ولی خونریزیهای‌ عضلانی‌ وبزرگ ‌شدن‌ ادماتوز و خونریزی‌ در بورس‌ كلواكی‌ ، بیماری IBD را از کوکسیدیوز تفریق می کند.

در تعدادی از پرنده‌های تلف شده ازIBD ، ممكن‌ است نفروز حاد ‌دیده شود. شرایط‌ متعددی‌ باعث‌ ایجاد نفروز‌ می‌شوند ؛‌ درگیری‌بورس‌ كلواكی‌در IBD آن را از دیگر عوامل‌ ایجادكننده‌ نفروز تفریق‌ می‌کند.

محرومیت‌ از آب‌ باعث‌ تغییراتی در‌ كلیه‌ و احتمالاً آتروفی‌ و خاكستری‌ رنگ شدن‌ بورس‌ می‌شود كه‌ این‌ علائم در IBD نیز دیده‌ می‌شوند،‌ تاریخچۀ گله‌ این‌ عوارض را از IBD  تفریق می کند‌.

سویه‌های‌ نفروتوكسیك‌ ویروس‌ برونشیت‌ عفونی‌  ایجاد نفروز می کنند ولی تغییری‌ در بورس‌ كلواكی‌ پدید نمی آورند،در عوض پرنده ها دارای علائم‌ تنفسی‌ هستند. باید به خاطر داشت که احتمال‌ وقوع همزمان این‌ دو بیماری‌ در یك‌ گله‌ نیز وجود دارد.

درسندرم‌ هموراژیك‌  خونریزیهای‌ عضلانی‌ و خونریزیهای‌ مخاطی‌ ‌ در محل‌ اتصال‌ پیش‌ معده‌ و سنگدان‌  مشاهده می شود، ولی ضایعات بورس فابرسیوس در این سندرم وجود ندارد. در جوجه‌های تلقیح‌ شده‌ با ویروس‌ بیماری‌ مارك‌، آتروفی‌ بورس ایجاد می شود‌. تلقیح‌ آدنوویروس‌ تیپ‌ 8 پرنده‌ها به‌جوجه‌های‌ عاری از جرم (SPF) یكروزه‌، باعث کوچک شدن بورس و آتروفی‌ فولیكول‌های ‌آن‌ می شود. اندامهای‌ متعدد دیگری‌ نظیر كبد، طحال‌،پانكراس‌ و كلیه‌ها نیز به‌ صورت‌ ماكروسكوپیك‌ تحت‌ تأثیر قرار گرفته‌ و گنجیدگیهای ‌داخل‌ هسته‌ای‌ در كبد و پانكراس‌ مشاهده‌ می شود.

 

«سرولوژی‌»

الایزا  بیشتر از سایر‌ روش‌های سرمی برای تعیین‌ آنتی‌بادیهای‌ تولید شده برضد ویروس‌IBD   در گله های طیور ، استفاده‌ می‌شود، این آزمایش سریع‌ انجام‌ شده‌ و نتایج‌ آن‌ به‌ آسانی‌ وارد برنامه‌های‌ نرم‌افزاری‌ كامپیوتری‌ می‌شود.در این آزمایش بطور معمول حداقل 30 نمونه و گاه 100-50 عدد نمونه‌ سرمی‌ گرفته و بررسی میشود. میزان‌ تیترآنتی‌ بادی‌ جوجه های نتاج، ‌ 80-60 درصد كمتر از تیتر آنتی‌بادی‌ مادرانشان‌ است؛ روش الایزا آنتی‌بادی‌های‌ مربوط‌ به‌ سروتیپ‌های‌ 1 و 2 را از یکدیگر تفریق‌ نمی‌دهد.آزمایش  VN که قبل‌ از الایزا تست رایج سرمی برای این بیماری بود  و تنها آزمایش‌ سرمی‌ است‌ كه‌ سروتیپ‌های‌ متفاوت‌IBDV را از یکدیگر تفریق‌ می‌دهد و بنابر این روش‌ خوبی برای‌ تشخیص‌ تفاوتهای‌ آنتی‌ ژنتیكی‌ میان جدایه‌های‌ ‌ ویروس IBD ‌ است.

آزمایش‌AGP نیز جهت‌ تعیین‌ آنتی‌بادی‌های‌ ویروس‌ IBD به كار می‌رود.در استفاده ازAGP باید توجه داشت که این ‌تست‌ كمی‌ نبوده‌ و در ضمن تفاوتهای‌ سروتیپی‌ را تشخیص‌ نمی‌دهد و تنها آنتی‌ژنهای‌ محلول‌ اختصاصی‌ گروه‌ را اندازه‌ می‌گیرد.

«درمان‌»

هیچ‌ نوع‌ روش‌ درمانی‌ یا ‌ حمایتی‌ خاصی برای بیماری بورس عفونی وجود ندارد.

به‌ علت‌ بهبودی‌ سریع‌ گله‌های‌ درگیر و نبود گله‌های‌ كنترل‌ جهت‌ مقایسه‌ نتایج درمانی،‌ درمانهای معمولی انجام‌ گرفته‌  مؤثر به‌ نظر می آیند.‌هیچ‌ نوع‌ گزارشی‌ مبنی‌ بر استفاده‌ از تركیب‌ ضدویروسی‌ جدید و یا مواد ایجادكننده‌اینترفرون‌ بمنظور‌ درمان‌ IBDوجود ندارد.

 

«پیشگیری‌ و كنترل‌»

اپیدمیولوژی‌ این‌ بیماری‌ به‌ صورت‌ وسیع مورد مطالعه‌ قرار نگرفته‌ است. با اینحال، تماس‌ با پرندگان‌ و وسایل‌ و ابزارآلات‌ آلوده‌ ، باعث‌ پخش‌ آلودگی‌ می‌شود. ماندگاری‌ نسبی‌ ویروس‌ در برابر عوامل‌ فیزیكی‌ و شیمیایی‌، احتمال‌ انتقال‌ آن‌ از گله‌ای‌ به‌ گله‌ دیگر را افزایش‌ می‌دهد. احتیاط‌های‌ بهداشتی‌ كه‌ جهت‌ ممانعت‌ از شیوع‌ اكثر بیماریهای‌ پرندگان‌ اعمال‌ می‌شود، در مورد IBD باشدت‌ بیشتری‌ انجام‌ می شوند. احتمال‌ انتقال‌ ویروس‌ توسط‌ ناقل‌های‌ دیگری‌ نظیر كرم‌ خاكی‌، موش‌ها و مگس‌ها نیز وجود دارد.

 

«ایمن سازی‌»

واکسیناسیون‌،مهم ‌ترین‌ روش ‌‌ كنترل‌ IBDدر جوجه‌هاست. واکسینا سیون‌ ‌ گله‌های‌ مادر به منظور‌ انتقال‌ ایمنی‌ به‌ جوجه های نتاج‌ ‌اهمیت‌ زیادی‌ دارد. ایمنی‌ مادری‌، جوجه‌ها را از تضعیف‌ ایمنی‌ اولیه‌ در برابر بیماری‌، محافظت‌ کرده و جوجه‌ها رابه‌ مدت‌ 1 تا 3 هفته‌ مقاوم ‌نگه ‌می‌دارد. با تجویز واكسن‌های‌ كشته درگله های مادر، ایمنی آنها  تقویت‌ شده ودر جوجه‌های نتاج، ایمنی‌ غیرفعال‌ تا سن5-4 هفتگی‌ دوام پیدا می کند. ‌ تعیین‌ زمان‌ دقیق مناسب برای واكسیناسیون در جوجه‌های‌ جوان‌‌ واجد ایمنی‌ مادری ‌ مشکل است. میزان‌ آنتی‌بادی‌ مادری‌، روش‌ واكسیناسیون‌ ، حدت‌ ویروس‌ واكسن، استرسهای‌ محیطی‌ و مدیریتی‌ ‌در انتخاب زمان واكسیناسیون تاثیر گذارند.  واكسن‌های زنده  بسته به حدت‌شان ، به‌ انواع ملایم‌، ملایم‌‌ متوسط‌، متوسط‌، متوسط‌ بالا و یا حاد[11] تقسیم ‌می‌شوند. واكسن‌های واجدسویه های‌ واریانت‌ Delaware  و سویه‌های‌ كلاسیك‌ به تنهایی و یا بصورت ترکیب باهم نیز ساخته شده اند.

واكسن‌های‌ با حدت حاد، متوسط‌ و غیرحاد به ترتیب در حضور آنتی‌بادیهای‌ مادری‌VN با تیترهای 500/1، 250/1 و كمتر از 100/1 فعالیت خود را حفظ می کنند. سویه‌های‌ متوسط‌  در جوجه‌های عاری از جرم‌  یكروزه‌ و یا 3 هفته‌ قادر به آتروفی‌ بورس‌ و تضعیف‌ ایمنی‌ هستند.‌ اگر در آزمایش VN ، تیتر‌ آنتی‌بادی‌ مادری جوجه‌ها كمتر از 1000/1 باشد، می توان سویه‌های‌ غیرحاد ویروس‌IBD رااستفاده نمود. ویروس‌ واكسن‌ در تیموس‌، طحال‌ و بورس‌ تكثیر یافته، و به‌ مدت‌ 2 هفته‌ در این ‌نواحی‌ باقی‌ می‌ماند. در جوجه‌های‌ یكروزه‌ واجد آنتی‌بادیهای ‌مادری‌ ، واكسن کمپلکس ایمنی که حاوی سویه‌  اینترمدیت‌ پلاس‌ به همراه آنتی‌بادی‌ ضد‌ IBDV است،به‌ طور‌ موفقیت‌آمیزی‌ استفاده‌ می شود.

در گله‌های‌ مادر واكسن‌های‌ غیرفعال روغنی‌ ، جهت‌ افزایش‌ طول مدت‌ ایمنی‌ استفاده می شوند‌؛ این‌  واكسن‌ها جهت ایجاد ایمنی‌ اولیه‌ در جوجه‌های‌ جوان‌ مناسب نیستند. بیشترین تاثیر واكسنهای‌ غیرفعال زمانی است كه‌ جوجه ها قبلاً با ویروس‌ زنده‌ ( واكسن‌ یا مواجهه‌ طبیعی)‌ برخورد داشته‌ باشند. در واكسن‌های‌ غیرفعال‌ سویه‌های‌ استاندارد و یا واریانت‌ ویروس‌ IBD،  و یا هر دوی آنها ممکن است وجود داشته باشند. در روش‌ جدید‌‌ واكسیناسیون‌ ، واكسن در هجدهمین روز دورۀ‌ جنینی‌ در‌ داخل‌ تخم‌مرغ تجویز می شود.

به‌ علت‌ تفاوتهای موجود‌ در ایمنی‌ مادری‌ و شرایط‌ مدیریتی‌ و اجرایی‌، نمی توان‌ یک برنامۀ ‌واكسیناسیون‌ مشخص را برای استفاده در همه شرایط ارائه‌ داد. در شرایطی که میزان‌ آنتی ‌بادی‌ مادری در جوجه‌های ‌گوشتی‌ بالاست‌ و امکان مواجهۀ‌ فیلدی جوجه ها‌ با ویروس وجود ندارد، ممکن است نیازی‌ به‌ واكسیناسیون جوجه ها ‌ نباشد اما از آنجا که در اکثر مناطق این شرایط وجو ندارد و واكسنهای‌ تخفیف‌ حدت‌ یافته‌ و با حدت‌ متوسط ،‌از 7 روزگی‌ تا 2الی 3 هفتگی‌ تجویز می شوند. واکسن های زنده در پولتهای مرغ ‌مادر قبل از مصرف واکسنهای کشته استفاده می شوند و تعدادی‌ از تولیدكننده‌ها درسن 10 تا 14هفتگی‌ نیز واكسن‌ زنده‌ را استفاده می‌كنند.

واكسنهای‌روغنی‌غیرفعال درسن 16 تا 18هفتگی‌ تجویز می‌شوند.درصورت كاهش‌ تیترگله‌ ،واكسیناسیون‌ مجدد مادرها ضروری است. در بررسی‌های‌ اپیدمیولوژیك‌ ،استفاده‌ از RFLP جهت‌ ارزیابی‌ ژن‌ 2VP ‌ ویروس‌ IBD  ابزار قدرتمندی‌ است. با استفاده‌ از این‌ روش،‌ 81 سویه‌‌ جدا‌  از تمام‌ جهان‌ بررسی شده و 16 گروه‌ مولكولی‌ تشخیص‌ داده شده است. RFLP سویه‌های‌IBDV را تشخیص‌ می‌دهد اما تفاوتهای‌ آنتی‌ژنیكی‌ بین‌ ویروسها و در نتیجه ایمنی زایی واكسن‌ها را شناسایی‌ نمی‌كند.

 

 

 

 

 

 

 



[1] Birnaviridae

[2] Aquabirnavirus

[3] Avibirnavirus

[4] Entomobirnavirus

[5] Drosophila X virus

[6] Double stranded RNA

[7]viral protein

[8] strand displacemet mecanism

[9] thimerosal.

 

[10] Virus neutralization

[11] mild, mild intermediate, intermediate, intermediate plus, or “hot.”